The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

جستجو در فرهنگ نام نی نی پلاس برای نوزاد پسر که با حرف « ک » شروع می شوند

از شخصیتهای شاهنامه، نام آهنگری ایرانی در زمان ضحاک و برپادارنده پرچم ایران( درفش کاویانی) و رهبر قیام علیه ضحاک ماردوش
از سرداران سپاه اسکندر مقدونی
فروبرنده خشم، بردبار، حلیم، لقب امام هفتم شیعیان
لایق و کارآمد در دین
بی عیب، بی نقص
(عربی) (در قدیم) حمله کننده ؛ (در اعلام) از القاب و صفات حضرت علی (ع) .
بزرگوار دین
(عربی) بزرگی و بخشندگی خداوند .
کرد(فارسی) + علی(عربی) مرکب از کرد( نام طایفه ای) + علی( بلندمرتبه)
بزرگواری، بخشندگی جوانمردی،لطف، احسان
بخشش و لطف خداوند
بخشنده، سخاوتمند،از نامهای خداوند
عبای ضخیم
هم سخن، سخنگو، لقب موسی(ع)
آن که خداوند با او سخن گفته است، لقب موسی(ع)
آخرین حد چیزی، نهایت،بی عیب و نقص بودن،خردمندی، دانایی
کامل در دین، سبب کمال دین، نام یکی از نقاشان معروف اواخر دوره تیموری و اوایل دوره صفوی، کمال الدین بهزاد
آن که موجب کمال سرزمین و ملک است، لقب یکی از تقاشان بزرگ ایران در دوره قاجاریه، محمد غفاری
نام پسر زیاد ازیاران علی (ع) نام دعائی منسوب به کمیل پسر زیاد
معرب منسوب به کاوه آهنگر
(= کاویان) ، درفش کاویان . ← کاویان .
وزیر پادشاه، حاکم، والی، نام پسر بهرام گور پادشاه ساسانی
دانا و با تجربه ، کار آزموده .
چرب زبان ، زبان آور
از نامهای ایرانی
چهارمین مملکت از ممالک تابعه قوم پارت که توسط ولات اداره می شدند.احتمالابه منطقه نهاوند اطلاق می شده است
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرزندان تور و جزو سپایان افراسیاب تورانی
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تازی نبیره ضحاک در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی
نام پدر ماکان دیلمی
از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی
(کام = قدرت ، توانایی + راد = جوانمرد ، بخشنده) ، روی هم جوانمرد قدرتمند و توانا .
(به مجاز) آن‌که خواسته و آرزوی کسی را برآورده کند ، برآورنده‌ی آرزوها ؛ به وصال رساننده.