دیشب بهش گفتم ک برام شارژ بریز ک کارت دارم با دوتا بچه اذیت میشم هی بیام پایین در مغازه بهت بگم یا هم ک میبینی میری بازار نمیبینمت بعد اونوقت من چ کنم......بشعور بم میگه شارژتو چیکار میکنی آنقدر زود تمومش میکنی ?بعد میگه شارژ نمیریزم تا تنبیه بشی ...شارژم پانزدهم ریخته دیشب تموم کردم خوبه بیشتر با خودش حرف میزنم کار چیزی دارم....فکرشو بکن...من الان با دوتا بچه نمی دونستم چیکارکنم علی از اونطرف گریه میکرد شیر میخواست سجادم از یک طرف دیگه بعدش سجاد و همینجور ول کردم رفتم پایین تا بگم شیر بگیره علی بغلم با این بخیه های تازه از پله ها رفتم پایین تا بگم آقا شیر بگیره...ندیدمش خدا برادرشوهرمو رسوند گفتمش شیر واسه علی بگیر با گوشیش زنگ زدم ب اون همسر بی خیالم میگه خوابم خونه مامان ? بعد منم هرچی از دهنم رسید بش گفتم ب جای اینکه بگه ببخشید اشتباه ازمن بوده تورو با دوتا بچه ول کردم و شارژت نریختم گوشی رو قطع میکنه دیگه هم جواب نداد یعنی *** ب تمام معنااااا.....بعد اومدم بالا دیدم سجاد ضعف کرده از بس گریه کرده بچمو زود بغل کردمش آروم شد ...علی هم شیرشو دادم ب یک بدبختی......خب من ب همچین آدمی چی بگممممم! بعد میگید ناله نکن مگه میشه خب .....اون مادرش هم نمیگه با خودش اون زن بدبختت حق داره عصبی بشه ازت..همش طرف پسر عوضی شو میگیره *** تو زندگیم انشالله خلاص شم راحت شم....
1397/05/15 12:22