مادران کرمانی😍

1877 عضو

درخشان پارسال مهر من دادم 1100 کجا 750😅 دوباره ده روزگی بچه هم بردمش همونقدر

1403/08/20 12:52

عزیزم این که توی قرن 22مردم میرن تو مریخ زندگی میکنن دنبال دعا نویس باشی بیشتر به عقب رفتنه فکر میکنم...بعدم این دعاهایی ملاها میدن اینا بدتر اجنه و ارواح و این چیزا وارد زندگی ادم میکنن .

1403/08/21 12:42

من 5 سال حامله نشدم مادرم همش میگفت بریم پیش ملا یه نفر بود حامله نشده بود میگفت رفتم ملا حامله شدم
مادرم گیر بریم کوتاه نمیومد
شوهرم ناراضی بود و بدش میومد رفتیم دکتر متوجه شدیم اسپرم شوهرم خیلی ضعیفه طبیعی نمیشه ای وی اف کردم و حامله شدم
پیش دکتر خوبی اگر بری تشخیص بدن
هر جور صلاح میدونی

1403/08/22 07:41

من پنج ماهمه همش ی بچه 10 کیلویی بغلمه همه چی ام برمیدارم سنگینی اصلا رعایت نمیکنم🥹
همینطورم همش دل درد دور نافمم درد انگار داره کشیده میشه از داخل نگران نباش چیزی نمیشه

1403/08/22 16:23

ب خاطر عرق نعنا میگی خوب نیست؟

1403/08/22 18:30

مولتی یا دارویی ندادی ؟؟فقط شیر میخوره یا غذا هم میخوره؟؟
زرداب اگر بالا آورده باشه فتق نداره؟؟ چون در این حالت خطرناکه

1403/08/22 22:21

اگر کرمان هستی یه سر برو بیمارستان بهتر هست خیالت راحت هست یا کلینیک کمک
البته نطر بقیه رو هم خواستی بدون

1403/08/22 22:30

راستی یه چیز دیگه هم گفت واکسن روده کپسول فور اور بگیر بده بچه تا سه ماه خوب میشه
من به دکتر غلامی گفتم گفت همچین چیزا نیست
اساتید گوارش دارن شکایت نامه‌ای علیه ش تنظیم میکنن بدن نظام پزشکی

1403/08/23 09:03

پیجی اون زمان خود دکتر مقدادی معرفی کرد

1403/08/23 14:45


دخترم 9 ماهه بود حامله شدم بخدا اعصابم نمیکشه اصلا این برام ذوقی نداره اصلا دوسش ندارم هنوز

1403/08/23 22:41

خدا نکنه

1403/08/23 22:52

بعد وقتی نمیخامش فرق نداره چی باشه

1403/08/23 23:14

چون برا بارداری اول نپرسیدم و جشن گرفتم میخام برا اینم جشن بگیرم بزرگ شد نگه چرا برا من نگرفتین

1403/08/23 23:14

نمیشه تو گروه هم ادم درد و دل کنه یکی نیس به این بگه به توچه اخه بخام جوابت بدم شیر خشک میکنی ولی اعصابشو ندارم بخاطر توی که نه میشنا سی بدو نیپری وسط حرف بزنم

1403/08/23 23:21

یعتی اجازه داره یکی بیاد بهم بگه بی لیاقت عجب بابا

1403/08/23 23:29

اره شکرش ولی انداره سی سال من سختی کشیدم یه ادما دور و برم دارم که🙃

1403/08/23 23:37

اومد گفت مگه به این سگ بگی تا اخر عمرت مامان😬

1403/08/23 23:41

به جان عزیزام پنجشنبه مهر ماه 401بود دلم بد شکست و گفتم خدایی نیس دیگه قبولت ندارم پنجشنبه بعدی دخترش سقط شد به دوستم که گفتم باورش نمیشد اصلا هنگ بودیم

1403/08/23 23:55

خوشحال نشدم اصلا ولی خیلی شک شدم به اولین نفرم گفت من بودم چون مادربزرگم ماماست میخاست بگم بهش کمکش کنه سقط کنه 😒😏

1403/08/24 00:02

اره بابا یه پسر داشت اون موقع 13 سالس بود من همون فروردین حامله شدم اونم تو جشن تایین جنسیت دخترم گریه میکردمثلا خوشحاله ولی از رو حسادت بود😬😁😂من که 5 ماهه شدم اونم حامله شد دخترش الان 5 ماه کوچیکتره از دختر من🙂 الان من دومی دختر بشه که صد درصد دختره باید حرف بشنوم که پسر ندارم😬😅😂خودم جلو جلو پیشواز رفتم اون عقده ای رو میشناسم😬انگار مهمه برامن

1403/08/24 10:38

قهر بودم باهاش و هستم در کل بهش محل نمیزارم باردار که شدم دوماه پیش زنگ زد که منو حلال کن من بخدا منطوری نداشتم میگفت وحید (شوهرم) گفته این حرفا رو زدی حق نداری بگی چرا مهین محل بهت نمیده حق داره من اجازه نمیدم😂گفتم مهم نیس چیزی برام چه منظور داشتی چه نه😑 تو دلم گفتم هیچ وقت نمیبخشمت عوضی خوبم میدونستی چی میگی تا اخر عمرت باید بترسی این ادمیه خونه من نیومده از زمانی زایدم 😁تحمل دیدن اتاق برادر زادشم نداره انگار من مقصرم حسوده

1403/08/24 10:44

سلام الان رفته مطب ماه بانو یه مدتی مریض بود میازنگ برنی مطب ماه بانو بگی خانم هاشمی میاد قبلا شنبه وسه شنبه میرفت کاراش حسابی نداره زنگ بزنن قبلش من یه سری رفتم پیشس گفت نوبت بکیر ازماه بانو پیش ان ویزیت بشو بعدا بیا پیش من نری پیش ماه بانو اول درست حوابتو نمیده

1403/08/24 11:05

حق داشتی حالا استر ست کمتره شکر خدا بسلامتی میگذره استراحت کن

1403/08/24 14:37

من پمپ دردداشتم،، موقعی میخاس فشار بده پمپ دردمیزدم اصلاااا حس نکردم دردشو یبارکلا فشاردادن،، بیمارستان سیدشهدابودم، یماه پیش

1403/08/25 19:00

سرکلاژی هستی چجوری جرات میکنی بشینی

1403/08/25 22:07