باردارهای دو قلو دار

1613 عضو

پاسخ به

من 50 بودم

الان چندی

1398/05/24 12:07

52

1398/05/24 12:07

پاسخ به

52

اینقد کم?

1398/05/24 12:07

4 ماه اول شدم 46 کیلو

1398/05/24 12:07

پاسخ به

4 ماه اول شدم 46 کیلو

اها پس کم کردی

1398/05/24 12:08

اره دیگه تا جاش پر بشه
همین شد دیگه

1398/05/24 12:08

اینقدر لاغر شده بودم
شوهرم نگام میکرد گریه میکرد

1398/05/24 12:08

پاسخ به

اره دیگه تا جاش پر بشه همین شد دیگه

اره دیگه پس6کیلو اضاف کردی

1398/05/24 12:08

پاسخ به

اره دیگه پس6کیلو اضاف کردی

اره

1398/05/24 12:09

پاسخ به

اینقدر لاغر شده بودم شوهرم نگام میکرد گریه میکرد

الهی عزیزم?خداروشکر روزای سخت گذشت ان شاءالله روزای خوشی تو راهه

1398/05/24 12:09

پاسخ به

الهی عزیزم?خداروشکر روزای سخت گذشت ان شاءالله روزای خوشی تو راهه

توکل برخدا

1398/05/24 12:09

پاسخ به

توکل برخدا

?

1398/05/24 12:10

چقدر این گروه ها خوبه

1398/05/24 12:10

وقتی با کسایی ک مثل خودمن حرف میزنم اروم میشم

1398/05/24 12:11

پاسخ به

چقدر این گروه ها خوبه

اره واقعا از استرس ادم کم میشه خیلی خوبه با کسایی که مث خودتن باشی

1398/05/24 12:12

پاسخ به

وقتی با کسایی ک مثل خودمن حرف میزنم اروم میشم

منم

1398/05/24 12:15

سرکلاژ کردن چقدر هزینه داره؟

1398/05/24 21:05

پاسخ به

سرکلاژ کردن چقدر هزینه داره؟

من تو خصوصی 1800 ازم گرفتن

1398/05/25 02:13

ارسال شده از

‌? بخون موهای تنت سیخ میشه مردونه


بخون اما ناراحت نشو دوستان بخونید ببینم چشمی خشک میموونه..؟
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه ...عباس دروغ میگه
مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده...دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...میخوام بگم غلط کردم... (گریه میکردو میگفت)
میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم...
میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد ..
پسرموون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟
گفتم بابات کربلاست ...
گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد تو خوابم گفت ...پسرم بلند شو...
به بابات سلام برسوون بگو...
ابروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..
چرا دوباره ابروی منو بردی...برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه....‏باسلام این ازطرف حرم پخش شده. تاپيام رو ديدي 1باربگو (یاابوالفضل)وبراي1 نفربفرست همین الان خبر خوشی میشنوي.به (ابوالفضل)قسم ات میدم بفرست فقط امتحان كن خیلی عجیب
.
قشنگ ترین رویات درعرض چهار روز اتفاق مییفته اما اگه نفرستی چهار اتفاق بد برات میفته به چهار گروه بفرست بعداز 28 دقیقه کسی بهت زنگ میزنه که انتظارشو نداری
چون قسمم دادن به حضرت محمدتوام بفرست

1398/05/25 17:52

سلام

1398/05/26 21:05

بچه ها توروخدا زود جوابمو بدین خیلی نگرانم

1398/05/26 21:06

دوروزه حرکات بچه هام خیلی کم شده

1398/05/26 21:06

قبل اون خیلی تکون میخوردن
ک حتی از روشکمم مشخص بود

1398/05/26 21:07

الان ازصبح تا حالا دوضربه صبح زدن دوضربه بعدازظهر همین

1398/05/26 21:07

الانم بستنی خوردم ب پهلو خوابیدم اصلا هیچ تکون نمیخورن

1398/05/26 21:07