The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

باردارهای دو قلو دار

1531 عضو

15 هفته ام

1398/03/31 11:45

خیلی نگران انومالی ام

1398/03/31 11:45

پاسخ به

اخه با لتروزول باردارشدم

وای منم با لتروزول و کلومفین و متفورمین باردار شدم هشت هفتمه هنو سنو نرفتم

1398/03/31 12:35

واسه تشکیل قلبش برو

1398/03/31 12:45

پاسخ به

وای منم با لتروزول و کلومفین و متفورمین باردار شدم هشت هفتمه هنو سنو نرفتم

آز بتات چند بود؟؟؟منم 8 هفتمه ....7 هفتگی رفتم سونو دیدم دوقلو دارم??

1398/03/31 13:23

من روز 32 پری
بتام 3891 بود

1398/03/31 13:24

واسه شما چند بود

1398/03/31 13:24

پاسخ به

آز بتات چند بود؟؟؟منم 8 هفتمه ....7 هفتگی رفتم سونو دیدم دوقلو دارم??

مبارکه
قلبشونم دید؟؟؟

1398/03/31 13:25

پاسخ به

مبارکه قلبشونم دید؟؟؟

آره صدای قلبشونم شنیدم??

1398/03/31 13:34

پاسخ به

واسه شما چند بود

من 5 روز قبل پری آز دادم که 800 بود و 3 روز بعدش شد 5.000
کلا برای دوقلویی باید 2 یا 3 روز بعد آز بدی ببینی چقدر میره بالا

1398/03/31 13:37

پاسخ به

من 5 روز قبل پری آز دادم که 800 بود و 3 روز بعدش شد 5.000 کلا برای دوقلویی باید 2 یا 3 روز بعد آز بد...

نترسیدی؟؟؟
من بتام وقتی اینقدر بالا بود کلی گریه کردم
تا هفته پنجم ک فهمیدم دوقلو

1398/03/31 14:03

پاسخ به

نترسیدی؟؟؟ من بتام وقتی اینقدر بالا بود کلی گریه کردم تا هفته پنجم ک فهمیدم دوقلو

چرا خیلی دلهره داشتم? رفتم دکتر بهم گفت مشکوکی به بارداری مولار...رفتم بهداشت گفت مشکوکی به خارج رحمی ولی سعی میکردم آرامش خودمو حفظ کنم ...رفتم پیش یه دکتر دیگه گفت خوبه و برای هفته7 سونو نوشت که حتی روی تخت سونو هم استرس داشتم و بالخره دیدم خدا بهم دوتا فرشته کوچولو داده

1398/03/31 16:06

پاسخ به

چرا خیلی دلهره داشتم? رفتم دکتر بهم گفت مشکوکی به بارداری مولار...رفتم بهداشت گفت مشکوکی به خارج رح...

اره منم خیلی گریه کردم

1398/03/31 16:08

وقتی بهم گفت دوقلو داشتم از خوشحالی گریه میکردم

1398/03/31 16:09

پاسخ به

وقتی بهم گفت دوقلو داشتم از خوشحالی گریه میکردم

منم تمام شرایطم مثل شما ست.توی خانواده من فقط دوقلو دارم و همش میترسیدم یکی شون.... ولی به قول دوستمون همیشه افکارم رو کنترل میکردم و به چیزای خوب فکر میکردم حتی یه سوال همیشه اذیتم میکرد ولی هیچ وقت نپرسیدم چون خیلی بار منفی داشت.
منم وقتی فهمیدم دوقلو دارم توی سونو کلی گریه کردم.خانم دکترسونو میگفت چرا گریه میکنی خدا بهترین نعمت رو بهت داده بد نیست.من گفتم نمیدونم چرا گریه ام گرفت از شوق بود یا .... آخه من بارداری دوم هست.یه فرشته 4ساله دارم.
هیچی دیگه تا خونه با شوهرم گریه میکردیم ولی 90درصد از شوقمون بود.
حالا هم خدا رو شکر خیلی سختی هاشو رد کردیم و چیزی دیگه نمونده که عزیزانم را به خواست خدا ببینم.
شوهرم روز شمار گذاشته.صبح به صبح که از خواب بیدار میشه مینویسه nروز تا دیدن عزیزانم?

1398/03/31 16:31

پاسخ به

منم تمام شرایطم مثل شما ست.توی خانواده من فقط دوقلو دارم و همش میترسیدم یکی شون.... ولی به قول دوستم...

چند هفته ای عزیزم
جنسیت نی نی هات چین
انشالله ک صحیح و سلامت بغلشون کنی

1398/03/31 16:32

35 هفته.10تیر نوبت زایمان دارم به امید خدا
یه دختر یه پسر.
ممنونم عزیزم با دعای شما

1398/03/31 16:35

عزیزم چقدر اینجوری خوبه ی دختر ی پسر

1398/03/31 16:36

موقع ب دنیا اومدن نینی هات اگه یادت بود واسه من و نینی هام دعا کن

1398/03/31 16:36

آره خیلی خوبه.ان شاءالله حتما

1398/03/31 16:37

من هنوز جنسیتشون رو نمیدونم

1398/03/31 16:37

راستی شماهم سرکلاژ شدی

1398/03/31 16:37

ان شاءالله اونی که دوست داری خدا بهت بده

1398/03/31 16:37

بله سرکلاژ هم شدم

1398/03/31 16:38

پاسخ به

ان شاءالله اونی که دوست داری خدا بهت بده

فقط سالم باشن و سالم ب دنیا بیان

1398/03/31 16:38