پاسخ به یعنی دیگه برا شیر نیومد سراغت... ؟؟
صبح ک پاشد قرار نبود از شیر بگیرمش قرار بود روز بعدش شروع کنم واسه همین صبح یه بار شیر خورد و بعدش رفتیم خونه مادرشوهرم با بچه ها سرش گرم شد تا شب.شبم تلخک از داروخونه گرفتم زدم.یکم ماژیکم زدم.ماژیکمم خ رنگ نداشت?گفتم اوخ شده اصن لبم نزد ببینه تلخه.دیگ سرشونه دخترعمه اش خوابید ساعت 12.اومدیم خونه 12 و نیم بیدار شد و گریهههه گریههههه.تا 3 و نیم بیدار بودیم.3.5 خوابید تا 6.دوباره گریه.دیگ 8 پاشد.فرداشم میگف شیر بده دست تو یقه ام میکرد میگفتم اوخ شده ببین اصن حاضر نبود ببینه.
1400/02/17 01:14