چندروز قبلش دیدم ی خودمو میشورم سر دستشویی ی چیزی رو حس میکنم
هم به مامانم گفتم هم به دکتر
گفتند چیزی نیست
سه شنبه درد شدید داشتم خیلی شدید و چهارشنبه ساعت 5صبح وقت عمل
ی کوچولو کارهای تزئین اتاق ملورین مونده بود باعلی مشغول شدیم
واز درد به خودم میپیچیدم
تا عصر که دیدم تحمل ندارم
دیگه ناشتاموندم تا نه شب که رفتیم بیمارستان
معاینه کردن کفتند سوراخ شده و همونجا پاره شد و کلی آب ازم رفت و جیغ میزدم از درد
دکتر راه افتاده بود و 2ساعت بعد ملورین دنیااومد
دکتر گفت درد داشتی چرا زودتر نیومدی
من تا5 عصر بیمارستان بودم
1398/06/14 11:19