اخه بابام خریده اون که نخریده بعدشم گذاشته تو امباری داره خاک میخوره

پاسخ به

خودشم که دیگه بچه نمیخواد

?

گفتم خیلی وقته پشت دری فقط چشم غره رفت???

اخ اخ انگار تموم دردا این اخرا داره دهنتو سرویس میکنه

بچه جیگر جاش کم شده دیگه

سلام،ممنون،از لطفتون،هلیا و سمانه عزیز،این،احترامتون،واسم، خیلی باارزش،بود که،گذاشتین،ممنون ازتون،پسرمو،فرستادم،ازسرخیابون برام،گرفت دیگه شوهرم،اومد باهزار بدبختی،تونستم،بلند شم،و بزرم،بیمارستان،که،الحمدالله الان،بهترم

پاسخ به

دشویی هم،که داشتم ازدرد کمر،نمی تونستم،پاشم فشار ازدوجا به بچه آورده بودن،وشکمم،سفت،شده بود اینقده گ...

فدات عزیز حالاچت بود ? چرا اینجوری شدی

من،الان،تا کی،قراره،همینطوری،بشینم،و درازنکشم??

صبح هم،به شوهرم،گفتم اینارو من،که رفتم ازکمر حداقل این،قرصارو بخورم،بینم،سرپا نگه ام،میدارن،تا بچه بیاد و کسی بهم،نخنده اونوقت،میرم،سی تی،اسکن ازکمر بی صاحبم،میگیرم،بینم،چشه حلاجش میکنم

پاسخ به

تو مراقب خودت باش . توروخدا حرص نخور .

فقط،بقول مامانم،خدا بهمون،رحم،کنه

پاسخ به

دختر چرا تعارف میکنی شارژ مستقیم برات میزدیم.بچه رو چرا فرستادی تو کوچه.مدیونی دفعه بعد رودربایستی ک...

ممنون،فدات والله اون لحظه ازدرد فقط،مینالیدم،و،جیغ میکشیدم،گوشی روهم،فراموش،کرده بودم که بخوام،بهت،شماره بدم،دیگه،نتو نستم،تحمل کنم کارتو دادم،پسرم،گفتم،برو،سرخیابون،برام،بگیر،تاشوهرم،اومده بلندم،کرده

براساس ان تی برین جلو

هیچ،چکارکنه،گفت،چته کجات،دردمیکنه و روغنی آورده بودزدبه کمرم،و بلندم،کردو کمی موند پیشم،رفت منم،هیچ،نگاه تو،صورتش،نکردم

پاسخ به

الان ک اون اومده خونتون دیگه ناراحتی کنار بزار بیخیال قدیم شو توهم برو و بیا ب حرفشونم گوش نده توهم ...

مریم تو جای،من،نبودی اینقده ازشون،بدی دیدم وحرف شنوفته بودم، که هزاران،بار کوتاه اومدم وبخشیدمشون هرچندبخشنده اصلی خداست ،خلاصه به خودمو شوهرم،گفته بودم که مزدیکم،میاد و به خودم،قول داده بودم،منت اینارو نکشم الانم اومد حرفی نزدم احترام،بزرگیشو نگه داشتم،و وقتی هم رفت گفتم دستت دردنکنه دیگه کاری به اینش،ندارم،که بیام،وبرم بودونبودشون واسم،مهم،نیست یه شوهرمم،گفتم توی،مواقع خوشی بهت سر نمیزنن، ولی،میبینن اگه توی،بدبختی ودردداری میان

بهش هم گفتم،به مادرشوهرم گفتم من این همه مدت ازهمه دردی تونستم بربیامو به زورهم،شده خودمو سرپا نگه داشتم ولی این دفع ارو که میبینی،من،این،حالمه این دردیه که خودت هم داشته باشیش نمیتونی تحملش،کنی،

پاسخ به

بدبخت مادرشوهرت کوچیک شده که دربدر اومده روغن مالیده رفته محل سگش هم نذاشتی?

این،هشت ماهه،جفتشم شوهرم ازصبح،میره تا شب خونمون هم دیوار به دیواره اونوقت نه خونه مبارکی،اومد نه تو این،شرایط،بارداری نه توی اسباب کشی،که جلوی چشاش خودم تنهایی چیزارو بلند میکردم وقالی میشستم اونوقت چرا الان بیاد بگه خوب کار،سنگین،نکن خوب یکی،نیست،بگه تو که کور نبودی جفتم،بودی،کمکم،میکردی یا تاحالا کجا بودی بعدشم،شوهرم،ازناراحتی،و که نکنه بلایی سرم،بیاد یا سراین،بچه دیدکه پشت،گوشی دارم،گریه میکنم،زنگیده بود به مادرش چندتا کفرهم،کرده بود و دادو،بیدادبهش،انگار،که اینم،پاشده بود اومده بود

نینی ام داره تکون میخوره ?ولی تکون میخوره یهو ترشح میگیرم میزنه بیرو

شدن،مفنگی هرچند سالم،باشن،برا خودشون وزنو،بچه اشون،ولی دیگه دوره اعتماد کردن،به برادرت هم،نیست خدا سایه پدرمادرمو کم،نکنه

پاسخ به

وات چراپاکیدی

اعصابم خراب شد

من چهار قلو داشتم?? سه تاش سقط شدن یکیش موند

پاسخ به

مامانم میخواد بیاد پیشم داشتم باهاش حرف میزدم ک شوهرم اومد گفتم بهش مامانم میخواد بیاد گفت بیاد چیکا...

خدایی حرف بدی زده واقعا متاسفم

شوهرمم رفته با دوستش مشروب بخوره

پاسخ به

مرخص شدی راستی

فردا صبح به امیدخدا

منم همه قرصامو شبا میخورم

پاسخ به

مادر شوهرش اومد پیشش . ک ب پسرش بگه زنت نسازه من خوبم

اونم شوهرم دیده بود که من حالم خوب نیست وخودش هم کاری ازدستش برنمیاد و دید ناراحتم ومامانم اینا اینجا نیستن خودشو مقصر میدونست وزنگ زده بود مامانش و سیر حرفش کرده بود که اومده بود خلاصه بقیه اشونمیدونم که دیگه چی بهش گفته بود منم به شوهرم گفتم دستش دردنکنه میخواستی نگی به مادرت خودت مث صبح یه ساعت میموندی و کمکم میکردی میرفتی