کرمانشاهیا

1645 عضو

منم از اول مهر که پسرم رفته پیش یکسره مریضن هم خودش هم داداشش بخدا یه هفته خوب بودن یه هفته مریض اما ای مریضی اخر 1 ماه قدشان بود بخدا تب سرفه آبریزش واسهال استفراغ
اصلا خیلی بد بود دیگه ای چندروزه یکم بهتر شدن

1403/09/24 19:35

آره یه قوطی با اوابوستم ماه بعد

1403/09/24 19:58

انشالله که نتیجه دلخواهت رو بگیری ازش

1403/09/24 19:59

والا تومطبش میرفتم بودن
امازهره انجام داد نشد ولی گفت دستش سبک بوده بعدش باردارشده

1403/09/24 20:00

من تحت نظرشم

1403/09/24 20:08

توخانه گرم ولی بیرون بدجور سردا

1403/09/24 20:37

فقط انار و گردو و خرمالو و کدو و اینا

1403/09/24 20:42

م تا ی سالگی چ عکسای شیکی میتانستم بگیرم یادش بخیر الان تو همه عکساش لنگ در هواس

1403/09/24 20:44

ماخانه مامانم داداشم اذیت آرکومیکردهی اذیت کردمنم زدمش مامانم بدش آمدگفت دوتابزن ای یکی هم بزن بچه خودت منم گفتم بچه تواذیت مکنه مال من که ساکته خلاصه شدحرفمان منم بلندشدم گفتم دیگه نمیام اینجاتمام شوهرم هم بوداونجاهیچ نگفت امدیم خانه دیدی هی داره حرف بهشان میزنه منم گفتم اصلابه توچه دخالت میکنی بااوهم شددعوام

1403/09/24 23:32

به علی باید بره گروه گودزیلاهای نودی

1403/09/24 23:40

نخود لوبیا عدس رشته
کشک تست کردی جدا جدا

1403/09/25 09:56

بده بهش

1403/09/25 09:56

نگشتم قبلنم دیدم چت کرده پاک کرده چ تو ذهنم بوده😐
ادم کنجکاو میشه ببینه چ گفته

1403/09/25 10:03

خوب شده خداروشکر دیگه رفلاکس نداره

1403/09/25 10:12

سلام نصف شب آرکو بالااوردازصبح هم2بارتوروخداچه بهش بدم

1403/09/25 10:55

بزارش بعد ازظهر یا ببرش کاشفی بهت نزدیک یا کرمانشاهی

1403/09/25 10:59

م تو بارداریم 18 بار سونوگرافی دادم وحشناک استرس داشتم میشدم گریه میگفتم خدایا فقط ای بچه خودمه ببینم خدای چ نشه جوری بود دکتر زنانم هدا شریف بود میگفت تو مشکل اعصاب داری باید بری دکتر منم قبول نکردم برم گفتم قرص بخورم چ خدا
طولانیه برات بگم درکت میکنم خیلی حال بدیه هی میگی تکان خورد نخورد چشد

1403/09/25 13:02

مه مامانم اینا زود زود میان بانه

1403/09/25 13:04

نه مراحل طلاقن بچه هاشه ازش گرفتن

1403/09/25 13:26

😆😆😆ولی تا برم رواتیش اب میشم

1403/09/25 13:28

میگه مریض میشی پیر میشی شوهرت جوانه به فکر زندکی بچه هات باش😆😆

1403/09/25 13:31

باید برم کمپ

1403/09/25 13:34

شیت شده

1403/09/25 14:10

رفت خانه مادر شوهرم

1403/09/25 14:19

بعد سنو

1403/09/25 14:45