همون آخرش در زایشگاه بیمارستان امام حسین چند تا مرد کردن داد بی داد گفتن این زنو کشتین راش ندین شکایت میکنیم

صد بار بهت گفتم قرص تهوع بخور خوشی برا خودت مکنی بالا میاری کلی او بچه اذیت میشه دل و رودت میا بالا میره پایین

عا توهفت ماهگی اینا بود کم کم غذای سفره دادم بهش
دیگه شد 9ماهش کامل غذای سفره با ادویه😂
هی از اول خودش خورد
بزار خودش بخوره دیگه عادت کنه اونجوری دوقاشق بخوره دوری بزنه باز بیاد قاشقی بخوره بهتره تا ب زور بزاری دهنش

زدم رودستش
دلم نمیا
فقط دادمیزنم

حس خیلی خوبی دارم خدایا شکرت کمکم کرد بعد 4تا سقط
چون دشمن زیاد دارم
وایسادن رو سرم 🤒

😑😑😑آراد 9 ماهشه از اول تنها بردمش حمام ،لخت هم نشدم والا

ایخدااا
مه کوچولو بود لباسم درمیاوردم مینشستم رو چهارپایه میشستمش

بابام خانه مان بود بردیمش پس شام بخورن برمیگردم

خانوما فردا میخوام برم سونو دعا کنین برام قلبش تشکیل شده باشه

😍

خداکمکت کنه هرچی خیره برات پیش بیاد

دقیقا همه بفکر خودشونن
روحشون شاد

دروغت دراومده لابد😂

واژن آره دیگه پاشی میریزه بدون شورت

گوشم عفونت کرده چه بکنم

تورخداا کجا بود اخرش، چه حالی داشتی خداروشکر، اخیش بخدا هی میامد یادم میگفتم یادت نندازم‌ناراحت شی

اوووف میخام کل نقطه خانه رو کبریت بچینم همه جا فرو کنم کیف کنم

مادر شوهرم نمیتونه مریضه ولی مادرم و خواهرم تا نصف روز هم گذاشتم پیششان

سلام خوبی جواب آزمایش اومد چی بود مال دور ناف

منم

حیف

ماچی بهت

الهام خیرالهی
فیض مهدوی
هدی شریف

عا جانم در امد به قران کسی هم نیست باهاش برم با شوهرم میرم چند بار از منشیه پرسیده بود نوبت شده یا نه مخواست بشه دعواشان

آنومالی باید چیز شیرین خورد درسته