پاسخ به

شوهرم همش میگه یک کاری می کنم که از زندگی بیزاربشی وبری مهریتو ببخشی

ن نبخش

پاسخ به

شوهرم همش میگه یک کاری می کنم که از زندگی بیزاربشی وبری مهریتو ببخشی

ببخشی ک بدتر میکنن

الان این با سومه که شکایت می کنیم ولی هنوززندگیم خوب نشده

به نظرتون چکار کنم زندگیم خوب بشه

پاسخ به

الان این با سومه که شکایت می کنیم ولی هنوززندگیم خوب نشده

پس ولش کن از شکایت کوتاه نیا

شوهرم اصلان به مافکرنمی کنه الان خوشحال هم است که خونه مادرم هستم

از خونت بیرون نمی امدی

من‌ جات بودم آون پرت میکردم بیرون

به نظرتون توی دادگاه چی بگم یکم راهنماییم کنید وارد اونجا که میشم استرس تمامه بدنم رامگیره

بگو هرچی کارمیکنه میده ننش خرجی نمیده انداختم بیرون

آخه کلید هایم را ازم گرفت و خودش هم تادو شب خونه نمیامد

پاسخ به

آخه کلید هایم را ازم گرفت و خودش هم تادو شب خونه نمیامد

بابات بهش چیزی نگفت

پاسخ به

آخه کلید هایم را ازم گرفت و خودش هم تادو شب خونه نمیامد

چقدر بعشعور

نه مگه می تونی باهاشون صبحت کنی

من اگر به بخاطربچم نبود ازش جدامیشودم

پاسخ به

نه مگه می تونی باهاشون صبحت کنی

از مادرشوهرت معلومه

همش سرکاره یک روز درهفته هم که بیکاره یا می ره خونه مامانش یابادوستای مجردش می ره باغ هنوزباورتون نمیشه که برای من اصلا وقت نمیزاره تاحالاباهاش جای نرفتم

اگر زندگی تون مثله من می بودچکار می کردید

ناراحت نشی

من بودم طلاق

آخه بچم چی گناه داره

چندتا داری

الان میتونی اینجور تحملش کنی

یکی دارم

من نمی خوام مادرشوهرم وخواهر شوهرم توی زندگیم دخلت کنن اونا هستن که شوهرمویادش میدن