مامان های اقدامی

10 عضو

ای بابا

1398/07/10 20:52

ولی برعکس شوهرمن

1398/07/10 20:52

نباید اینطوری باشی گلم

1398/07/10 20:52

اخه من شوهرم تایم کاریش زیاده موقعیم ک میاد خونه من خابم اصن حس و حال ندارم

1398/07/10 20:53

نمیتونم از خابم بزنم?

1398/07/10 20:54

پاسخ به

اخه من شوهرم تایم کاریش زیاده موقعیم ک میاد خونه من خابم اصن حس و حال ندارم

اها

1398/07/10 21:16

سلام

1398/07/10 22:01

سلام گلم خوبی

1398/07/11 04:41

قربونت توخوبی

1398/07/11 10:46

درچه حالی

1398/07/11 10:46

مسافرکوچولوت چطوره

1398/07/11 10:46

?

1398/07/11 10:46

خوبم خداروشکر

1398/07/11 11:07

پاسخ به

مسافرکوچولوت چطوره

خوبه خداروشکر تو چطوری خبری نشده

1398/07/11 11:07

ارسال شده از

همین الان
نخونده یه ارزو بکن
بسم الله رحمن الرحیم قل هوالله احدالله الصمدلم یلدولم یولدولم یکن له کفواحد.اینوبخون وبفرست اگرنفرستی بقران پشت کردی تنزیل الغزیزالرحیم لتنذرقومأماانذراباوهم فهم غافلون به سه گروه بفرست ببین تا60دقیقه دیگه خدابرات چه میکنه

1398/07/11 15:35

ارسال شده از

‌? بخون موهای تنت سیخ میشه مردونه


بخون اما ناراحت نشو دوستان بخونید ببینم چشمی خشک میموونه..؟
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه ...عباس دروغ میگه
مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده...دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...میخوام بگم غلط کردم... (گریه میکردو میگفت)
میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم...
میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد ..
پسرموون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟
گفتم بابات کربلاست ...
گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد تو خوابم گفت ...پسرم بلند شو...
به بابات سلام برسوون بگو...
ابروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..
چرا دوباره ابروی منو بردی...برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه....‏باسلام این ازطرف حرم پخش شده. تاپيام رو ديدي 1باربگو (یاابوالفضل)وبراي1 نفربفرست همین الان خبر خوشی میشنوي.به (ابوالفضل)قسم ات میدم بفرست فقط امتحان كن خیلی عجیب
.
قشنگ ترین رویات درعرض چهار روز اتفاق مییفته اما اگه نفرستی چهار اتفاق بد برات میفته به چهار گروه بفرست بعداز 28 دقیقه کسی بهت زنگ میزنه که انتظارشو نداری
چون قسمم دادن به حضرت محمدتوام بفرست

1398/07/11 15:38

?????

1398/07/11 16:01

پاسخ به

خوبه خداروشکر تو چطوری خبری نشده

ان شاءالله?

1398/07/11 22:27

سلام خانما من آزمایش خون دادم3 روز بعد تاخیر پریودم شد42 دکتر گفت48 ساعت بعد تکرار کن اینبار تیترش103 شد ولی میگن برا روز5 تاخیر عددش کمه


خیلی دلشوره و استرس دارم?


کسی با این شرایط باردار شده؟؟؟

لطفا جواب بدید??

1398/07/12 15:26

سلام شاید لقاح دیر انجام شده

1398/07/12 15:48

پاسخ به

سلام شاید لقاح دیر انجام شده

احتمالش هست

ممنون میشم اگه کسی تجربه مشابه داشت بگه

1398/07/12 16:10

خب بی بی چک بزن

1398/07/12 17:42

پاسخ به

خب بی بی چک بزن

بی بی چک که مثبت نشون میده دیگه چون بتاش بالاست
باید دوباره ازمایش بده که ببینه بتا بالا میره یا افت میکنه
اگه دوبرابر بشه یعنی لقاح دیر گرفته اگه منفی شه دوبرابر نشهخدای نکرده احتمال خارج رحمی هست

1398/07/12 18:06

خانما کسي ميدونه مسافرت تو هفته پنجم ضرر داره يانه

1398/07/15 21:42

اره گلم

1398/07/15 22:17