مادران سیستان و بلوچستان

1900 عضو

ولی روم نمیشه بگم بیان واسه کاری

1398/04/17 12:18

چه جای دوری

1398/04/17 12:18

شوهرت نظامیه

1398/04/17 12:18

پاسخ به

به کسیم نمیشه گفت بیا

ن ازماک راه دوره مامانم میخواس بیادگفتم کجامیای بابام ازسرکارخسته میادیکی بایدباشه براش غذادرس کنه و...

1398/04/17 12:18

گفتی زاهدانی هستی؟؟

1398/04/17 12:19

پاسخ به

شوهرت نظامیه

اره
اومدی جکیگور

1398/04/17 12:19

اره طفلکی

1398/04/17 12:19

پاسخ به

گفتی زاهدانی هستی؟؟

ن زابلی

1398/04/17 12:19

زیاد سخت نگیرین?

1398/04/17 12:19

نه ولی شنیدم کجاست دوستای دانشجوم همونجایی بودن

1398/04/17 12:19

خودتون کم کم کاراتونو انجام بدین

1398/04/17 12:19

پاسخ به

خودتون کم کم کاراتونو انجام بدین

سخته خدای

1398/04/17 12:20

من که خیلی تنبل میشم

1398/04/17 12:20

پاسخ به

نه ولی شنیدم کجاست دوستای دانشجوم همونجایی بودن

اینجادانشگاه نداره ک

1398/04/17 12:20

باز بعضی اوقات جوگیر

1398/04/17 12:20

من قبلا میزاشتم تلمبار بشه کارام ولی الان تابلندشم یع جارو میزنم تاغذا خوردم ظرفارو میشورم نه فشار میادنه هیچی

1398/04/17 12:20

پاسخ به

من که خیلی تنبل میشم

پسرداری یادختر

1398/04/17 12:20

شماهم نزارین زیاد بشه روبرو انجام بدین

1398/04/17 12:21

پاسخ به

من قبلا میزاشتم تلمبار بشه کارام ولی الان تابلندشم یع جارو میزنم تاغذا خوردم ظرفارو میشورم نه فشار م...

من نمیتونم وایستم شکم دردمیشم

1398/04/17 12:21

تازه باید عادت کنین ک مسولیتتون روز به روز زیاد میشه

1398/04/17 12:21

زابل دانشجو بودم از اونجام میومدن

1398/04/17 12:21

پاسخ به

شماهم نزارین زیاد بشه روبرو انجام بدین

بااین همه مهمون...3تاخودشون 3تام ما میشه 6نفر

1398/04/17 12:22

پاسخ به

تازه باید عادت کنین ک مسولیتتون روز به روز زیاد میشه

ب این وضع ک دیه ن

1398/04/17 12:22

راست میگه بنده خدا

1398/04/17 12:22

من دختر دارم

1398/04/17 12:22