مادران سیستان و بلوچستان

1893 عضو

مبارکت عزیزم

1403/02/28 13:29

ببرش دکتراطفال کرم میده میزنی خوب میشه خودتم بوسش نکن شوهرتم اگه ریش سبيل داره نزاربوسش کنه

1403/02/28 13:54

اره دوکیلو کم کردم😁

1403/02/28 14:04

12 ساعت هم قبلش ناشتا بودم، 24 ساعت هیچی نخوردم😑
بعدش همه ش مسکن و آنتی بیوتیک تزریقی
خونریزی شدید
شیر دادن بچه😫😫😫😫😫

1403/02/28 14:22

من شبش که رفتم بستری بشم برا سز منو فرستادن زایشگاه اونجا اینقدر رفتار بد دیدم که گفتم خداروشکر من سز هستم

1403/02/28 19:13

اره اصلا بد نیس خود ماما من گفتم حس‌میکنم ک مدفوع دارم میگف اشکال نداره بذار بریزه😂

1403/02/28 19:22

درد داره اره زیادی نی باید شل کنی

1403/02/28 19:39

کاش همه همینجور راحت بزائن ماشاالله بهش

1403/02/28 19:45

چون همش استراحت بودی بخاطر همین من کلا از اول حاملگی تا تهش خودم کارام کردم

1403/02/28 19:50

یه بار از شمال برا شوهرم آوردن برای اولین بار منم دوست نداشتم بخوره به روش هم نمی‌آوردم
گفتم بیا باهم بخوریم اون خورد منم خوردم اون خورد منم خوردم آخر گفت گوه خوردم نمی‌خورم الان مست میکنی میری تو کوچه دیگه نخورد که نخورد همونارم ریخت تو دستشویی😂😂😂

1403/02/28 20:16

با کفشی ک سبک باشه

1403/02/28 21:02

سونو بیقهی ببر اگ اون نوبت نداد.برو شراره صانعی برای همون روزبهت نوبت میده ولی زیادی منتظرمیمونی

1403/02/29 10:33

منم ماه اخر همش ضعف‌داشتم مخصوصا باخوردن قرصای مولتی ویتامین

1403/02/29 12:33

یه مرده سوار ماشینش بود همش داشت بادستش علامت میداد وحرف میزد بیا سوار شو 🤕بخدا انقد ترسیدم بدو بدو خودمو رسوندم تو مطب دوباره

1403/02/29 13:45

بچه ها دکتر نامه هم داد بهم برای شیر خشک

1403/02/29 13:50

دقیقا همین اتفاق اون روز تو چابهار افتاد
ن برای من
ی دخترجوون بود من تو راهرو متوجه شدم اونم تنهاس منم تنها بودم از سنو تا مطب دکتر مسیر کوتاهی بود همسرم جایی گیربود نتونست بیاد دنبالم گفتم خودم یکم پیاده راه برم دیدم دختره هعی خودشو بمن میچسبونه من توجهی نکردم بعد خودش بهم گفت ی مرده توماشین همش اشاره میکرده بیا سوارشو اینم ترسیده خودشو بمن چسبونده ک اون بفهمه تنها نیس
حالا مسیر ماهم انقد شلووووغغغغ و ترافیک و رفتوامد
خلوت نبود

1403/02/29 13:57

چن ماهشه؟
دختر من پنج ماهو یازده روز شش کیلو بود بهداشت گف خوبه😣

1403/02/29 16:36

انقد گریه می‌کنه که چند قطره ادرار میاد

1403/02/29 16:47

منم ....
اینجا دیذم خیلیا پوشک نمیکنن
وگرنه دوستانم وگروههایی که دارم مرتب پوشک میبندن،عفونتم نگرفتن

1403/02/29 17:32

ما یکیو نمیتونیم جم کنیم

1403/02/29 19:44

خب بچه شاید الرژی داره

1403/02/30 07:53

البته زیرنظر ی متخصص طب سنتی بودم ولی دستورای دارویی ک میدادو من و همسرم حتی 50 درصد هم انجام ندادیم 🤦‍♀️

1403/02/30 08:11

همین سیکل رو داره مثلا دیشب نه تا یازده خواب بود یازده تا یک بیدار بود باز خوابید ساعت سه بیدار شد خوابید ساعت پنج و هفت و نه و یازده همینطوری تا الان 😁 بیدار میشه

1403/02/30 12:10

بدش میاد همین الآنم تو شلوارش جیش می‌کنه تا عوض نکنی ساکت نمیشه خیلی بدش میاد

1403/02/30 12:58

من کمردرد زیاد نداشتم ولی سوزش شدید داشتم ترشح سبزرنگ
دکتر رفتم پماد واژینال کلوتریمازول داد با قرص ولی هنو خوب نشدم ی هفتس استفاده میکنم مرتب ژل شستشو و همش خودمو خشک میکنم شلوار و شورت هم پام نمیکنم ساحلی بلند دارم شلوارامم اذیتم میکنه کش شلوارشون تنگ شده
نمیدونم چرا ترشح سبزرنگ هنوز ادامه داره ولی سوزش ندارم خداروشکر

1403/02/30 13:27