مادران سیستان و بلوچستان

1898 عضو

یه سونو هم الان باید بری دیگه تونه ماه برای اینکه ببینی بچه بریچ سفالیک چجوریه

1398/04/09 23:03

اره منم وقتی شکممو دست میزنم یه چیز گرد اینطرف یکی اونطرف مث ی توپ سنگه اون بچه هست اوناهم یکی سرشه یکی باسنش ک جمه

1398/04/09 23:03

کلا فاصلع دوتا قسمتایی که سفت هست یک وجبه ازمن

1398/04/09 23:04

پاسخ به

یه سونو هم الان باید بری دیگه تونه ماه برای اینکه ببینی بچه بریچ سفالیک چجوریه

37 هفته میرم

1398/04/09 23:10

پاسخ به

کلا فاصلع دوتا قسمتایی که سفت هست یک وجبه ازمن

از منم همینقد

1398/04/09 23:11

تاریخ زایمان برای توکی زده

1398/04/09 23:12

تونه ماهی پیاده روی رو شروع کردی یانه

1398/04/09 23:12

پاسخ به

ببین هرکی که سر عروس ظلم کنه سردخترخودش میاد این ثابت شده به من.

دقیقا نکه نیومده مادرشوهر دخترش دق میده

1398/04/09 23:12

پاسخ به

خودت مریضی توروخدابفکرخودت باش زیاد جوش نزن بزار اونا حرص بخورن ازدست تو نه تو

ای کاش اونطوری بودم اینقدر گریه کردم چشم هام درد میکنه

1398/04/09 23:13

چقد استرس?اخه چرا

1398/04/09 23:13

سلامتی خودتو بچت مهم نیست برات مگه

1398/04/09 23:13

بارداری دوران شیرینی هست

1398/04/09 23:13

باید ازش لذت ببری

1398/04/09 23:14

لذت میبرم ولی نمیزاره فکر نمیکنه بیمارستانم

1398/04/09 23:14

بنظرمن هرجوری خود ادم بخاد همونطور میشه

1398/04/09 23:14

پاسخ به

ببین هرکی که سر عروس ظلم کنه سردخترخودش میاد این ثابت شده به من.

مادرشوهر من دختر نداره چی?

1398/04/09 23:14

اون دیگ خدا از خودش میگیره?

1398/04/09 23:15

پاسخ به

بنظرمن هرجوری خود ادم بخاد همونطور میشه

که چی

1398/04/09 23:15

پاسخ به

اون دیگ خدا از خودش میگیره?

دقیقا

1398/04/09 23:15

پاسخ به

خواهشا مامانایی که توگروه هستین همتون .وقتی که حامله این اصلا خودتونو ناراحت نکنین برای چیزی چون میگ...

من تا مرز سکته رفته...فامیلا خود شوهرم میگفتن بیخیال بچت ناقص بدنیا میاد

1398/04/09 23:15

پاسخ به

تاریخ زایمان برای توکی زده

8 مرداد. ولی من همش فک میکنم زود زایمان میکنم

1398/04/09 23:15

پاسخ به

تونه ماهی پیاده روی رو شروع کردی یانه

اره

1398/04/09 23:15

پاسخ به

اون دیگ خدا از خودش میگیره?

ن بخدا همچین مثه ملکه ها زندگی میکنه دغ میکنی...مادرشوهرم میکنه *** سگو درمیاره...

1398/04/09 23:15

من شوهرم بفهمه اینقدر گریه کردم مادرشو به عذاش میشونه

1398/04/09 23:16

من خیلی وقتا باشوهرم دعوام میشد ناراحت میشدم میدیدم اون بیخیاله منم الان یادگرفتم‌خونسرد باشم هیچکس ارزشش رو ندارع ک بچم بخاد کولیکی بشخ و دوران بارداریم بد بشت

1398/04/09 23:16