بخدا اگه دست خودم بودا میگرفتم انقد میزدم تا صدای سگ بده انقد بچش هاره
1398/04/03 12:02
//= $member_avatar ?>
ای بابا خب برای چی اومده خونه شما؟
1398/04/03 12:03
//= $member_avatar ?>
درک ندارن بعضیا
1398/04/03 12:03
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
ای بابا خب برای چی اومده خونه شما؟
تهرانه اومده همدان حالا جاریم زاییده میخان بعد ظهر برن اونجا
1398/04/03 12:06
//= $member_avatar ?>
یه هفته بیشتره اومده ولی بیشتر خونه خاهراش بوده دیگه اعصابم نمیکشه دیروزم با شوهرم دعواش شد
1398/04/03 12:06
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
تهرانه اومده همدان حالا جاریم زاییده میخان بعد ظهر برن اونجا
راحت میشی
1398/04/03 12:07
//= $member_avatar ?>
حالا با منم حرف نمیزنه یکی نیست بگه من بهت چیکار کردم تو با داداشت دعوات شده چه مشکلی با من داری
1398/04/03 12:07
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
راحت میشی
اره خدا کنه زودتر برن
1398/04/03 12:07
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
حالا با منم حرف نمیزنه یکی نیست بگه من بهت چیکار کردم تو با داداشت دعوات شده چه مشکلی با من داری
تو خونه ی تو اِ بعد حرفم نمیزنه باهات؟
1398/04/03 12:08
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
تو خونه ی تو اِ بعد حرفم نمیزنه باهات؟
با مادرشوهرم زندگی میکنم حالا چون خونه مامانشه آدم نمیتونه باهاش حرف بزنه وگرنه خوب بلدم جوابشو بدم
1398/04/03 12:08
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
با مادرشوهرم زندگی میکنم حالا چون خونه مامانشه آدم نمیتونه باهاش حرف بزنه وگرنه خوب بلدم جوابشو بدم
عزیزم مگه خونتون کلا باهم یه جاس یعنی اتاق جدا نیست،؟
1398/04/03 12:09
//= $member_avatar ?>
دیروز با شوهرم دعواش شد مادرشوهرم اومده بهش میگمه تو قدر خاهرنو نمیدونی شوهر منم گفت اون یذره منو درک کنه بچشو ادب کنه شوهرم پاش شکسته خابیده خونه بچش دیگه جفتمونو کلافه کرده
1398/04/03 12:10
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
عزیزم مگه خونتون کلا باهم یه جاس یعنی اتاق جدا نیست،؟
نه اتاقا یکین
1398/04/03 12:10
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
نه اتاقا یکین
ای بابا چه سخت خدا کمکتون کنه
1398/04/03 12:12
//= $member_avatar ?>
من دیشب سرم داشت میترکید امروز ز یه کلمه نپرسید دیشب چجور خابیدی اون یکی خاهر شوهرم دیشب اینجا هی میگفت بیا بریم دکتر شاید فشارت افتاده اتفاقی نیوفته بعد این دراز شده بود انگار نه انگار
1398/04/03 12:12
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
دیروز با شوهرم دعواش شد مادرشوهرم اومده بهش میگمه تو قدر خاهرنو نمیدونی شوهر منم گفت اون یذره منو در...
چی بگم بنده خدا شوهرت
1398/04/03 12:12
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
ای بابا چه سخت خدا کمکتون کنه
خیلی سخته
1398/04/03 12:13
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
من دیشب سرم داشت میترکید امروز ز یه کلمه نپرسید دیشب چجور خابیدی اون یکی خاهر شوهرم دیشب اینجا هی می...
شاید حسودی میکنه،?
1398/04/03 12:13
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
چی بگم بنده خدا شوهرت
همون والا خدا بهش صبر بده
1398/04/03 12:13
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
خیلی سخته
شرایطشو ندارید جدا بشید
1398/04/03 12:13
//= $member_avatar ?>
چون نینی هم به دنیا بیاد سخت تر میشه
1398/04/03 12:14
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
شاید حسودی میکنه،?
نه بابا حسودی چی از داداشش لجش گرفته با من حرف نمیزنه چند شب پیش بهم میگفت از این خوشحالم هم تو داداش داری هم اون یکی جاریت جفتتون عمه میشین فوش میخورین
1398/04/03 12:14
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
شرایطشو ندارید جدا بشید
خونه خریدیم منتظر موندیم مادرشوهرم تنهاس هم اینکه شوهرم پاش خوب بشه یه فکری بکنیم بریم
1398/04/03 12:15
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
خونه خریدیم منتظر موندیم مادرشوهرم تنهاس هم اینکه شوهرم پاش خوب بشه یه فکری بکنیم بریم
به سلامتی عزیزم چون خیلی سخته آدم بچه کوچیک داشته باشه هی هر روز یکی توی کاراش و تربیتش بخواد دخالت کنه مادر واقعا اذیت میشه