مادران اورمیه👩‍👧‍👦🤰👼❤🌸🐣💐

1805 عضو

والا یه دایی داشتم جزیره کیش زندگی میکرد
هر روز زنگ میزد به مامانم به ماها به ساعت حرف میزد
اومدنی با تلیس برامون وسایل میاورد
زن که گرفت همه چی قطع شد هیچ
از هر حرفمونم یه دعوا درمیومد😂
اخرش با کل فامیل قطع رابطه کردن زنداییم راحت شد😬

1403/03/06 08:16

فکر کنم از دکتر خودت نامه بخواد
نمیدونم نرفتم تا حالا

1403/03/06 08:19

هن بچه اولا وابسته میشن اکثرا، ولی خدارشکر پسرم وابسته خودم نیس بیشتر باباش، نباید پسر وابسته مامان بار بیاد تو زندگیش به مشکل برمخوره

1403/03/06 08:19

6 تا دایی دارم
دایی بزرگم و خانمش خیلی خوبن
رابطه زنداییم با خانواده ما عالیه
رابطه داییمم با خانواده اون
خیلی ایده آلن😍😍

1403/03/06 08:20

دییر ایندی یملی کی دییر آخی آتیم دا بابامم مالی حیفیدی😂😂😂

1403/03/06 08:24

اره تا چشم ببندی و باز کنی دیدی پسرت مرد شده

1403/03/06 08:30

بهتر بود شیربه شیر میشدن

1403/03/06 08:35

هفته پیش اومدن کوچمونو آسفالت کردن
صاف صاف بود الان باز اومدن دارن میکنن😐😐😐

1403/03/06 12:12

اوایلم اون دردای عجیب غریبو خونریزی خیلی استرس داد بهم

1403/03/06 12:17

گلین گورخ ناهار نمنه ییسیز
بویون آمار ورمیپسیز😂😂

1403/03/06 13:54

لیلا از جمسا وقت گرفتی فهمیدی وقتاشون تا کی پره؟

1403/03/06 13:59

اونروز گذاشتما یادم نیس آبپز کردم یا نه😐😐

1403/03/06 14:40

خب سهمیه هر بچه ای 10 تا شیرخشکه بیشتر از اون اگه بخای بخری با قیمت ازاد میخری

1403/03/06 15:17

من نه کوفته نه دلما هش بیرین الممیشم باشارمام😂😂

1403/03/06 17:31

من ماماما دییرم توت آپارام گویا ام فریزر😬

1403/03/06 17:34

اونودا الرم قره کدو فقط

1403/03/06 17:34

بعد گفته بشین یه ربع نشستم بعد گفته بیا پذیرش شو
رفتم کد رهگیری دادم میگه نسخت نیس نمیتونم پذیرش کنم

1403/03/06 18:40

حالا نمی دونم با کی حرف زدی ولی اونی ک دوستمه همچین آدمی نیس

1403/03/06 18:42

خوبه قضاوت نکنی..

1403/03/06 18:42

من نمیدونم دوستت کیه
اینی کخ ابنجا بود بی شخصیت ترین آدمی بود که من تو عمرم دیدم

1403/03/06 18:43

کلا همچین شخصیتی نداره... مگه اینکه یکی بره اعصابش

1403/03/06 18:50

من خودمم اینجورم خیلی آرومم درکل و دیدم ک سخت باهام بد رفتاری شده یا اگ کردن خجالت زده شدن

1403/03/06 19:02

😂😂👏منیم آدامیمسان

1403/03/06 19:07

من مامام مخالفت المسیدی ایندی دومی هم بزرگ شده بود 😬

1403/03/06 19:07

9 ماهه بود کم موند زایمانش چن روز، گاز گرفتتشون تو خونه اولوم لرین رسوندن بیمارستان بیچاره شوهرش پسر خالم زود به هوش اومد، و دختر داییم هم دیر به هوش اومد ولی بچه تو شکمش خفه شد دختر بود طبیعی زایمان کرد 😔انقد خوشگل بود دخترش بچه به اون خوشگلی کسی ندیده بود، موهاش رو چشماش افتاده بود الانم قبر داره اسمش آیسو

1403/03/06 19:20