شهریوری ها😉💝

3 عضو

وای عزیزززززم??

1398/06/28 10:42

بسلامتی

1398/06/28 10:42

ایشالله ک پا قدمش خیر پربرکت باشه

1398/06/28 10:42

طبیعی؟

1398/06/28 10:42

بلخررررررررره

1398/06/28 11:12

مبارکتون باشه عزیزم انشالله خوش قدم باشه

1398/06/28 11:13

پاسخ به

تصویر

اخی عزیزممم ???????

1398/06/28 11:15

پاسخ به

طبیعی؟

اره

1398/06/28 12:30

تبسم تعریف کن

1398/06/28 12:34

خیلی سخت بود برات؟

1398/06/28 12:34

ای جان

1398/06/28 16:21

مبارکه

1398/06/28 16:21

قدمش خیر باشه

1398/06/28 16:21

عاقا ساعت 3 نصفه شب درد گرفتم هر رب ساعت تقریبا بعد خوابم نبرد دیگه تا طرفا ساعت6شد هر پنج دقیقه یبار.هنوز کسیو بیدار نکرده بودم هی میرفتم دوشای ی ساعته نیم ساعته میگرفتم تا ساعت ده داداش کوچیکم ترسید رف مامانمو بیدار کرد اینجا شده بود هر دو دیقه س دیقه رفتم بهداش ی سر زدم گف دردای زایمان نیستن زیادی سرخوشی برو باز اخر وقت بیا ببینمت

1398/06/28 17:11

دیگه ساعت1و نیم بود نتونستم بیشتر تحمل کنم رفتم بیمارستان

1398/06/28 17:11

معاینم کرد گف شدی2سانت

1398/06/28 17:11

برو پیاده روی کن دو س ساعت اگه پیشرفتی داشتی بستریت میکنم

1398/06/28 17:12

رفتم 5برگشتم 2و خوزده ای بودم 3نشده بود

1398/06/28 17:12

گف یکم راه برو و اینا تا بستریت کنم چون دهانه رحمت خیلی نرمه

1398/06/28 17:13

تا ساعت7دیگه بستری شدم

1398/06/28 17:13

اینجا ماماهه با معاینه هی یواش یواش کمک میکرد بیشتر باز شم

1398/06/28 17:14

طبیعی اوردی؟

1398/06/28 17:14

دکتر چکم کرد گف اجازه بدین همیطور طبیعی درد بکشه بدون امپولی چیزی چون شرایطش خیلی اوکیه بعد ک5سانت شد کیسه ابشو بزنید

1398/06/28 17:15

ساعت9بود کیسه ابمو زدن تا9و40فول شدم دیگه10و20زاییدم

1398/06/28 17:15

?

1398/06/28 17:15