بعد دیدم زده توی درآیوی ک تنظیمات خود لبتابه مخفی بود ک هیچوقت تواون درآیو نمیریم

احوال پرسی کردم

ننش بعدا به اصغرگفت واسه چی احوال پرسی کرد زنت با پسررررر مجرررد

گفتم کی اورد جابجاکنی من یادم نیس گفتیبار اورد خیلی وقت پیشا

قبل اینکه بدونم حاملم چقدر به اصغر گفتم تروخدا بیا بریم دونفره بریم انقدر دلم گرفته بود

از صبح هی تنبلی کردم ظرفا موند

من بیدار شدم دیدم صدای فین فین میاد فک کنم گریه کرده بود ?

یکی تو ی گروه میگفت سه چهارسال جلوگیری کردیم فکر نمیکردن از شوهره باشه رفتن ازمایش دیدن اصلا شوهره اسپرم نداره

سلام

حالش بهتره به لطف خدابازم دعا کنید براش

خوبی

محمدمهدی خوبه

این بچه چشه چرااینجور میکنه

کسی بیدارنیست

اینوبپوش بقیشوبشور

منم حاملم دلم خیلی چیزا میخواد میتونم چشامو ببندم بگم اینومیخوام اونو میخوام

وای منم قبل پری منم شوهرم دست میزدجیغ میزدم میگفتم برودور

شوهرم میگه بسه الان بالامیارم

دیروز رفتم نشستم رو اصی نتونستم بوسش کنم شکمم نمیزاره?

فاطمه شیرمیخوری

پاسخ به

وااااای اره?? دوغ ترش انقد دلم میخواستا و ی چیزی ک دلم میخواد خیاره?

من ک عاشق آب دوغ خیار بودم یگفتم صبح تاشب آبدوغ خیاربخورم

پاسخ به

?

خوردنی دوس دالم???

پاسخ به

همه خالهام هستن ولی چون نمیتونم هی دراز بکشم راحت نیستم

وای منم بخاطر همین دراز کشیدن جایی نمیرفتم

با چی کردی ک ارصا نشدی

منم‌هوس میکنم درست میکنم بعد یزره میخورم میزارم کنار?