دورهمی دوستان

0 عضو

براش شوهر پیدا کنیم

1398/05/11 20:52

پاسخ به

تو زیاد حساسی میدونم منم اولا به وسایلام حساس بودم مادرشوهرم میومد میخوابید اینجا دوس نداشتم حتی یه ...

ما چقدر پلیدم اخه?

1398/05/11 20:53

پاسخ به

خب به بچه معصوم که دعا نمیدن بعدشم نوه شونه دوسش دارن ولی بخاطر آرزو پیشش زیاد مچلونن

ن درست میگی ... من ک انقد دیدم چشمم ترسیده ازین چیزا ...

1398/05/11 20:53

پاسخ به

ما چقدر پلیدم اخه?

والاه حتی به مبلام و فرشامم اینجوری بودم اونم فقط نسبت به خونواده ی شوهر???

1398/05/11 20:53

ارزو کمتر بنویس

1398/05/11 20:53

پاسخ به

تو زیاد حساسی میدونم منم اولا به وسایلام حساس بودم مادرشوهرم میومد میخوابید اینجا دوس نداشتم حتی یه ...

من رو وسیله و اینا اصلا حساس نیستم
چون چند بار دیدم پدرشوهرم ب بچه چیز میز میده بخوره مبترسم بفرستم اونجا بعدش اینکه اونجوری ک من مواطبشم اونا نیست مثلا دیشب بچه بغلش بود یساعت پاهاش پیچ خورده بود نفهمید ???

1398/05/11 20:53

پاسخ به

والاه حتی به مبلام و فرشامم اینجوری بودم اونم فقط نسبت به خونواده ی شوهر???

منم بودم قبلا????

1398/05/11 20:54

پاسخ به

ارزو عکس خواهر شوهرتو بده

کار درستی نیست ?

1398/05/11 20:54

پاسخ به

ن درست میگی ... من ک انقد دیدم چشمم ترسیده ازین چیزا ...

غلط میکنی ذهنت رو یه کمی خوب کن فردا مادرشوهرت بچه رو گرفت نترسی

1398/05/11 20:54

کمر دردام شروع شده *** ملیح توکونتون

1398/05/11 20:54

پاسخ به

کار درستی نیست ?

ول کن کار درسته بده بینیم بابا انگار با اون قیافش میخوایمم چششبزنیم

1398/05/11 20:54

پاسخ به

والاه حتی به مبلام و فرشامم اینجوری بودم اونم فقط نسبت به خونواده ی شوهر???

من ک مریم شاهده خواهرشوهرم چقد رو مبل بدبختم لم میداد تو بارداری عصبی هم بودم اون‌همش پلاس بود

1398/05/11 20:54

پاسخ به

من ک مریم شاهده خواهرشوهرم چقد رو مبل بدبختم لم میداد تو بارداری عصبی هم بودم اون‌همش پلاس بود

مریم انجا بود؟

1398/05/11 20:55

پاسخ به

من رو وسیله و اینا اصلا حساس نیستم چون چند بار دیدم پدرشوهرم ب بچه چیز میز میده بخوره مبترسم بفرستم ...

پیش تو اینجوری میکنه چون میدونه حساسی

1398/05/11 20:55

پاسخ به

کمر دردام شروع شده *** ملیح توکونتون

تو *** خوذت که دردت اروم شه

1398/05/11 20:55

پاسخ به

ول کن کار درسته بده بینیم بابا انگار با اون قیافش میخوایمم چششبزنیم

ب نطرت منی ک عکس شوهرمو ندارم عکس خواهرشوهرمو دارم؟ بعدشم من عکس نمیتونم بدم قیافش چ خوشگل چ تخمی انقد بی وجدان نیستم ادمی ک با نماز با خدا هس رو عکسش حساسه ب این راحتی عکسشو بدم ?

1398/05/11 20:55

پاسخ به

منم بودم قبلا????

پس پلیدی اینجا موج میزنه????

1398/05/11 20:55

پاسخ به

غلط میکنی ذهنت رو یه کمی خوب کن فردا مادرشوهرت بچه رو گرفت نترسی

فکرشم عذاب اوره تنهایی بچرو بفرستم پایین واییی

1398/05/11 20:56

پاسخ به

مریم انجا بود؟

ن انقد قشنگ توضیح میدادم انگار ابنجا بود???

1398/05/11 20:56

پاسخ به

ب نطرت منی ک عکس شوهرمو ندارم عکس خواهرشوهرمو دارم؟ بعدشم من عکس نمیتونم بدم قیافش چ خوشگل چ تخمی ان...

میخواستم شوهرش بدم راحت شی

1398/05/11 20:56

پاسخ به

مریم انجا بود؟

اره

1398/05/11 20:56

چرا خانواده شوهرامون ور دلمونن

1398/05/11 20:56

پاسخ به

میخواستم شوهرش بدم راحت شی

استخوووون دیدی تا حالا؟ فرص کن کاور زدی بهش

1398/05/11 20:57

پاسخ به

فکرشم عذاب اوره تنهایی بچرو بفرستم پایین واییی

مجبور بشی مثل آرزو میفرستی صبر کن

1398/05/11 20:57

پاسخ به

فکرشم عذاب اوره تنهایی بچرو بفرستم پایین واییی

مگه خانوادش دعا میکنن؟

1398/05/11 20:57