مامانای اسلامشهری

124 عضو

من 18 هفته فهمیدم بعضیا تا 25 هفته متوجه میشن

1399/02/31 21:18

البته از 11 و12 هفته زیر دلت احساس میکنی یه پروانه ست یا حباب حباب میشه اونم حرکتاشه قلقلکت میاد چون ریزه اینطوریه

1399/02/31 21:19

پاسخ به

من 18 هفته فهمیدم بعضیا تا 25 هفته متوجه میشن

اره برا خیلیا هس دیر متوجه میشن

1399/02/31 21:19

پاسخ به

البته از 11 و12 هفته زیر دلت احساس میکنی یه پروانه ست یا حباب حباب میشه اونم حرکتاشه قلقلکت میاد چون...

من اصلا اینارم متوجه نمیشم??

1399/02/31 21:20

خواهرزاده من 24 هفته فهمید تازه لاغر بود من خودم چاق بودم از 11 هفته حسش میکردم 18 هفته که کاملا لگداش وفهمیدم

1399/02/31 21:20

پاسخ به

من اصلا اینارم متوجه نمیشم??

باید دقت کنی

1399/02/31 21:21

پاسخ به

خواهرزاده من 24 هفته فهمید تازه لاغر بود من خودم چاق بودم از 11 هفته حسش میکردم 18 هفته که کاملا لگد...

بچه ی تو شیطون بوده??

1399/02/31 21:21

پاسخ به

بچه ی تو شیطون بوده??

اونکه خیلی

1399/02/31 21:21

یه لحظه اروم نمیشینه همش فعاله ??من وباباش دوتامون کوچیکمون دیوار راست وبالا میرفتیم یه درصد به یکی مون بره کارمون تمومه???

1399/02/31 21:22

پاسخ به

حالا یه کم بالا پایین من خیلی وقت پیش قیمت گرفتم

ایشالله خیر ببینی عزیزم یادمه نا امید بودم فک نمی کردم باردار باشم شما بهم آدرس مطب دادی که دیگه بع اونجا نکشید و بار دار شدم همیشه هم جواب منو دادی خیر ببینی
واسم دعاا کن منم نینی مو سالم بغل کنم عزیزه دلم

1399/02/31 21:23

پاسخ به

یه لحظه اروم نمیشینه همش فعاله ??من وباباش دوتامون کوچیکمون دیوار راست وبالا میرفتیم یه درصد به یک...

وای منووشوهرمم خیلی شلوغ بودیم تو بچگیمون مادر شوهرم میگه اصلا نمیتونستم نگه دارمش از بس شلوغ میکرد?? من حتم دارم بچمون خیلی شیطون میشه??

1399/02/31 21:25

پاسخ به

ایشالله خیر ببینی عزیزم یادمه نا امید بودم فک نمی کردم باردار باشم شما بهم آدرس مطب دادی که دیگه بع ...

قربونت برم خواهش میکنم کاری نکردم که خداروشکر کارت به دوا ودرمون نکشید انشالله نی نی رو سالم بغل بگیری??

1399/02/31 21:26

پاسخ به

وای منووشوهرمم خیلی شلوغ بودیم تو بچگیمون مادر شوهرم میگه اصلا نمیتونستم نگه دارمش از بس شلوغ میکرد?...

شک نکن?باید تقاس بلاهایی که سر پدر مادرمون اوردیم و نی نی ازمون پس بگیره?

1399/02/31 21:27

پاسخ به

شک نکن?باید تقاس بلاهایی که سر پدر مادرمون اوردیم و نی نی ازمون پس بگیره?

??? یا خدا خودت رحم کن بهمون

1399/02/31 21:27

شماچن سالتونه؟

1399/02/31 21:27

من بچه اخر خونمونم 8 تا بچه ایم خواهرزاده برادر زاده 4 یا 5 سال بامن اختلاف سنیشونه هروقت غافل میشدن خودم 5 6 ساله بودم بچه ها رو بغل میکردم میبردم بیرون اینا در به در دنبالم بودن??

1399/02/31 21:28

پاسخ به

شماچن سالتونه؟

مهرماه 30 ساله میشم

1399/02/31 21:28

ابجیم تویه محل دیگه میشست من کوچیک بودم یهو میگه میومدی خونمون‌ما سکته میکردیم تو چطوری تنهایی با این سن پایین اومدی تازه ادرسم از حفظ بودی میگه پدرمون ودراوردی کلا همیشه همه دربه در دنبالت بودیم ?

1399/02/31 21:30

پاسخ به

من بچه اخر خونمونم 8 تا بچه ایم خواهرزاده برادر زاده 4 یا 5 سال بامن اختلاف سنیشونه هروقت غافل میشدن...

????? واااااای

1399/02/31 21:30

پاسخ به

مهرماه 30 ساله میشم

بسلامتی??

1399/02/31 21:31

حالا الان جرات ندارم تنها یه جا برم انقدر ترسوام گشنمم باشه نمیره پایین یه نون بخرم

1399/02/31 21:31

پاسخ به

بسلامتی??

سلامت باشی عزیزم

1399/02/31 21:31

پاسخ به

ابجیم تویه محل دیگه میشست من کوچیک بودم یهو میگه میومدی خونمون‌ما سکته میکردیم تو چطوری تنهایی با ای...

??? منم در خونه باز می موند میرفتم دیگ بعدش تا سه چهار ساعت دنبالم میگشتن تا پیدام کنن

1399/02/31 21:34

پاسخ به

حالا الان جرات ندارم تنها یه جا برم انقدر ترسوام گشنمم باشه نمیره پایین یه نون بخرم

عه واقعااا نه من همچنان همونجورم هی دوست دارم برم بیرون منو ول کنن صب میرم بیرون شب برمیگردم??? با دوستام قرار میذاشتم تنهایی میرفتم تهران تو سن 17 سالگیم

1399/02/31 21:35

پاسخ به

عه واقعااا نه من همچنان همونجورم هی دوست دارم برم بیرون منو ول کنن صب میرم بیرون شب برمیگردم??? ب...

نه بابا الان نمیرم تنها کم پیش میاد بیرون‌وخرید ودوست دارم با دوستام میرم ولی تنها نمیرم تا سعی دارم یه ساعتی میرم که شوهرم برسونم یا اژانس بانوان میگیرم کلا خیلی ترسوام

1399/02/31 21:36