هماتوم دارها بیاین

657 عضو

راستی ی سوال

1398/08/29 10:58

توکل بخدا.فقط امیدم بخداست

1398/08/29 10:58

دکترم گف شیافو از واژن بذار

1398/08/29 10:58

من میترسم.شما چجوری میذارید

1398/08/29 10:58

ترس نداره راحته که

1398/08/29 10:58

پاسخ به

من دیروز ی اتفاق خیلی وحشتناک افتاد برام.خیلی ترسیدم.دیدم خون تیره داره میاد.فکر کردم قلب بچم خدایی ...

زیاد بود خونت؟؟
منم هربار خونریزی داشتم میرفتم سونو خداروشکر بچه م مشکلی نداشت انقد خوشحال میشدم?

1398/08/29 10:58

پاسخ به

توکل بخدا.فقط امیدم بخداست

بسپر ب خدا.خودش بهترین سرنوشتو برات رقم میزنه.من ک از دیشبه ارومم چون سپردم ب خودش

1398/08/29 10:58

پاسخ به

دکترم گف شیافو از واژن بذار

ترس نداره ،بازش کن بزار تو واژن با انگشت تاجایی که امکان داره با دست فشار بده که بره تو

1398/08/29 10:59

پاسخ به

زیاد بود خونت؟؟ منم هربار خونریزی داشتم میرفتم سونو خداروشکر بچه م مشکلی نداشت انقد خوشحال میشدم?

زیاد نبود.ولی رو دستمال خیلی بیشتر از اون لکه قهوه ای هابود

1398/08/29 10:59

پاسخ به

بسپر ب خدا.خودش بهترین سرنوشتو برات رقم میزنه.من ک از دیشبه ارومم چون سپردم ب خودش

راستش منم برخلاف همیشه یه آرامش خاصی دارم مطمعنم که خدا خودش حواسش هست

1398/08/29 10:59

پاسخ به

ترس نداره ،بازش کن بزار تو واژن با انگشت تاجایی که امکان داره با دست فشار بده که بره تو

خطرناک نیس؟واژن بهتره؟؟؟

1398/08/29 10:59

پاسخ به

بسپر ب خدا.خودش بهترین سرنوشتو برات رقم میزنه.من ک از دیشبه ارومم چون سپردم ب خودش

بهترین کارو کردی ،منم همینجوری سختی هامو تحمل کردم ،حالا بزار به تکون خوردناشم برسه بازم همش استرس داره???

1398/08/29 11:00

پاسخ به

راستش منم برخلاف همیشه یه آرامش خاصی دارم مطمعنم که خدا خودش حواسش هست

سوره حجرات بخون.من دیروز قران خوندم و ی سری دعاها.بااون اتفاقی ک برام افتاد واقعا همون قران نگهدارم بود ک اتفاقی برام نیفتاد

1398/08/29 11:00

پاسخ به

خطرناک نیس؟واژن بهتره؟؟؟

نه بابا خطرناک نیست ،بهترم هست ،منم واژن استفاده میکردم

1398/08/29 11:00

پاسخ به

بهترین کارو کردی ،منم همینجوری سختی هامو تحمل کردم ،حالا بزار به تکون خوردناشم برسه بازم همش استرس د...

فداش بشم.کی بشه برسه اون روزا

1398/08/29 11:00

اینا چیزی نیست نترس ،قهوه ایم بوده دیگه خطر نداره ،من دوبار خون قرمز داشتم در حد لخته میرختتت چجورییی داشتم سکته میکردم فک کردم سقط شده

1398/08/29 11:01

پاسخ به

فداش بشم.کی بشه برسه اون روزا

نی نی من تکون خوردناش شروع شده ،انقد نازه،دیروز رو کلا تکون خورد ،امروز کمتر ،هرچند این اولاش مهم نیست چقد تکون بخوره ولی ادم استرس میگیره چرا مثل دیروز نیست

1398/08/29 11:03

پاسخ به

فداش بشم.کی بشه برسه اون روزا

میرسه ،این لحظه های شیرینم تجربه میکنی ان شاالله

1398/08/29 11:03

پاسخ به

نی نی من تکون خوردناش شروع شده ،انقد نازه،دیروز رو کلا تکون خورد ،امروز کمتر ،هرچند این اولاش مهم نی...

انشاالله ک صحیح و سالم بیاد توبغلت عزیزم.

1398/08/29 11:57

جنسیت نی نیت مشخص شده؟

1398/08/29 11:58

من قبلا خیلی شیرینی جات دوس داشتم از وقتی باردار شدم هم بدم نیومده.مثل قبل عاشق شیرینی جات نیستم ولی بدمم نمیاد.فکر کنم نینیم دخمله

1398/08/29 11:58

پاسخ به

انشاالله ک صحیح و سالم بیاد توبغلت عزیزم.

فدات عزیزم ،اره پسره ،قند عسله??

1398/08/29 12:13

پاسخ به

من قبلا خیلی شیرینی جات دوس داشتم از وقتی باردار شدم هم بدم نیومده.مثل قبل عاشق شیرینی جات نیستم ولی...

نه بابابه این چیزا کاری نداره ،من قبل بارداری عاشق شیرینی بودم ،تو اولای بارداری خوردن و نخوردنش برام فرق نداشت اگه بود میخوردم نبود هوس نمیکردم واسه ترش هم همینطور فقط یکم بیشتر اوایل دوس داشتم الانم کاملا عادیم هیچی هوس نمیکنم

1398/08/29 13:01

هرکی هم از رو ظاهر منو میدید میگفت دختر داری ،کلا منتظر دختر بودم هیچکس حدس پسر رو نزد ولی خب اخر سر پسر شد ??

1398/08/29 13:01

خداحفظش کنه برات عزیزم

1398/08/29 13:29