مادران سمنانی

358 عضو

حالت تهوع منو ول نمیکنه

1403/04/23 14:12

مگ بچه اولش چن سالشه؟

1403/04/27 21:46

خوبه
تبریک میگم

1403/04/27 21:47

ولی چون تو دره هست مشتری خاصی نداره

1403/04/27 22:23

ماشالا خوب بوده که
دختر من 49 قدش بود
2960 وزنش،البته 37 هفته دنیا اومد

ولی دختر بزرگم هم وزن وقد دختر
شما بود موقع تولد
قدش،55 بود

1403/04/29 16:51

هروز صبح ناشتا آب ولرم
امتحان شدس

1403/04/29 17:57

شماره تلفن داری ازشون

1403/04/30 16:54

من دارم دارو خاصی مصرف نمیکنم فقط موقعی کع میخواستم حامله بشم بهم قرص داد

1403/04/30 18:05

میگم مکمل برای دوسال به بعد چی مناسبه ؟؟

1403/05/02 11:28

من به فرین از وقتی غذاخور
شد سه یا چار بار درروز شیر میدم
الان که صبح وعصر واخر شب

1403/05/02 13:34

از کی اینا گفته من هرچی با دیان کار میکنم نمیگه

1403/05/02 16:35

دیگه اخراشه کم کم راحت میشی
پسر من از وقتی راه افتاد اذیت هاش خیلی کمتر بود تنها اذیتش اینه کابینت هارو میریزه بیرون میره رو تلوزیون میشینه خرده فرمایشم زیاد داره گیر میده اینو بده اونو بده اینو میخورم اونو نمیخورم منو ببر بیرون ببر پارک اوووو
اگه خودتو بزنی به بیخیالی بگی هر کاری کرد فدای سرش اصلاااا اذیت نمیشی😂
من الان اتو ندارم تلوزیون ندارم جاروبرقی ندارم تقریبا 6 تا از کشو کمد هامو خراب کرده. ولی ریلکسم 😂

1403/05/03 13:06

شب تا صبح بیست بار بیدار میشد گاهی وقتا تا صبح دیگه نمیخابید
مثلا 12 شب میخابید یکو نیم دو. بیدار میشد سیر خابیده بود دیگه بیدار میموند گریه گریه برقارو روشن کنید با من بازی کنید تلوزیون بزنید برام
شوهرم طفلک تا سه چهار تحمل میکرد دیگه خاب بهش فشار میاورد میفرستادمش اتاق بخابه پسرمم تا روشنی هوا بیدار بود بعد میخابید تا ظهر
معمولا هم با جیغ و گریه بیدار میشد
یه مدت جلو تمام پنجره هارو پتو مشکی زدیم از هیچ جا نور نیاد قبل خاب هم غذا و شیر زیاد دادیم بهش الان خابش خوب شده
شبا بیدار میشه از بالا سرش شیشه ابشو برمیداره میخوره دوباره میاد بغلم میخابه بدون سر صدا یا اینکه منو بیدار کنه

1403/05/03 15:10

دقیقا همهههه اینا رو پسر منم داره منم در های پایین جا کفشی رو چسب زدم کابینت هامم چند ماه نخ بسته بودم ولی الان باز کردم بعضی وقتا که میخاد بریزه بیرون سرگرمش میکنم نمیزارم میگم بیا با هم اشپزی کنیم ادویه های غذا رو تو بزن برام ببین چی دارم برات میپزم سرگرم میشه هم عاشق غذایی میشه که دارم درست میکنم و همش میگه بح بح و موقع اماده شدن غذا هم با اشتها و بح بح کنان میخوره
ولی بعضی وقتا هم ریلکس میکنم کابینت پلاستیک هامو میزارم کامل بریزه بیرون بازی کنه بخنده منم به کارام میرسم بازیش که تموم شد جمع میکنم
موقع ظرف شستن هم چون عاشق ابه میگه منو بزار تو سینک ظرف بشورم برات گاهی وقتا یه لیوان اب میدم بازی کنه سرگم بشه باز گاهی وقتا هم کلا شل میکنم میزارمش بالا کمکم کنه برام ظرف بشوره اب بریزه روم 😂

1403/05/03 16:07

الان چند وقتشه؟

1403/05/03 16:50

اگ سونوگرافش باشه آره
من اورژانسی باید سونو میشدم نبود😐

1403/05/04 13:24

دیونه ای بخدا. من مطمئنم داخل رحمی

1403/05/04 17:40

مگه سونو ساک حاملگی نداده بودی

1403/05/04 22:55

فقط جاریم یه زری زد .فقط و فقط پیش خواهرشوهر بزرگم گله کردم و گفتم شما خواهرا میگفتین ناراحت نمیشدم ولی به این هیچ ربطی نداره

1403/05/05 00:29

من 6 ساله عروس این خانوادم هیچوقت هیچ‌ چیزی درخواست نکردم اگه سبزی برام درست کردن یا ابغوره درست کردن یا ترشی پولشو تمام و کمال دادم ولی انتظار دارم همون جور که ماشین خواهر شوهرمو‌پر میکنن راهی میکنن به ما هم یکم بدن ولی اینا اصلا دخترو از پسر جدا میدونن میگن وظیفه پسره برا ما بخره پول بده کمکمون کنه ما نباد کمکش کنیم ولی به دختر باید بدیم تا جلو شوهرش سر بلند باشه

1403/05/05 01:09

وقتی 4 روز از پریود گزشته بود ازمایش دادم

1403/05/05 12:03

به جان دوقلو هام .قشنگ‌بچه هامو از اتاق پرت کرد بیرون زنیکه

1403/05/08 23:46

تو اتاق فقط من بودم شوهرم همش میومد شوهرم اومد حمومم کرد

1403/05/09 00:01

میگم همین 16 تن میگ ماسه سنگینه

1403/05/09 10:25

تو دوقلو داری دعا کن دوقلوهام سالم بیان بغلم. هرچی میگذره بیشتر بهشون وابسته میشم و دلم نمیخواد خم ب ابروشون بیاد

1403/05/09 16:41