من مبینا رو گفتم دیان پیشش برد گفت بچه خوب نشد ولی هرکیو فرستادم پیشش بهم گفت خداپدرتو بیامرزه

قبلش تو فرنی و اینا بود

اونم‌خوبه .اون یکی دخترمو زرگر تو درمانگاه فرهنگیان سوراخ کرد

ولی اقبالی نه
نسخه داد گفت اول با پد الکلی تمیز کن بعد پماد چشمی بزن روزی سه بار

حداقل باید 400_500تومن بذاریم رو خونمون که بتونیم اونجا بخریم

بگو خب شاید کسی بدونه 😁

خانومای شاهرودی کسی هست ؟
جنگل ابر چقدر فاصله داره تا خود شاهرود

یساعت و نیم باید باشه بزنی بلد بهت میگه

آره دیگ بخاطر سنشه هرچی بزرگتر میشن واسشون مثل بازیه و سرگرمیه شیر خوردن

نزدیک دو سه تومن وسیله کارم هست

امتحان چی؟
ایشالله قبول میشی امید به خدا

اونم همچین چیزی
فقط شانس اون دختره خونده بود تو خابگاه بود واگرنه اگه خانوادش میدیدن بدبخت بود چون کم سن بود

سلام خانم ها یک راهکار بهم بدین پسرم تو یکساعته 4بار 5بار بیدار میشه اصلا خواب عمیق نداره شب تا صبح بیدارم چون خوابش همینه

اخه شب ده بار بیدار بشه واقعا طبیعیه فردا میبرمش دکتر که واکسن هاشو بزنه ازش دلیلشو میپرسم

رفلاکس نیست
شیر شبم نیست اخه شیرم نمیخوره همه اش بیدار میشه گریه میکنه میخوابه یا گاهی شیر میخوره

من چی بگم ازدست ملی دوساله خواب درست ندارم 🤕

شماه ها واکسن پنوموکوک و انفولانزا زدین به بچه هاتون من امروز دیان میخوام بزنم تب اینا که نمیکنه؟

ببخشید ما هم رفتیم برای وام ودیعه ولی گفتن فعلا این وام رو نمیدن

داروخونه ها سهمیه دارن برا مامانم اینا یه تعداد اومذه بود گفت هر کدومتون میخواید سریع بیاید ببرید که زود تموم میشه ولی گرون بود

سلام مامانا خوبید؟
پسرم ساعت 2 بعدازظهر وقتی خواب بود یکهو استفراغ کرد. دیروز اصلا اشتها نداشت ک من فک میکردم واسه دندونشه. امروزم از صبح هر چی تلاش کردم چیزی نخورد.
از ساعت 2 ک بالا آورده چند بار بهش شیر و آب دادم اونا رو هم بالا آورد
دکتر ساعت 8 شب نوبت داده. تا اون موقع دیوونه میشم 😞 شما تجربه استفراغ دارید از نی نی هاتون ؟ 😞

یه ریز ریز زیر شکمم نبض مانند بود

سرم موی ال اس بگیر حدود 300 قیمتشه ولی جوابه

نوری ارجاع داد به رضایی گفت هر چی اون گفت
رضایی هم گفت اب بدنش کم شده بستری کن

شاید بیاد

جدیدا دختر بچه ها این جوری شدن نمیدونم چرا
نوه خاله منم همینه هم سن رادمهره ولی خیلی مظلوم و ارومه همین یک ماه پیش تو مراسم های فوت مادر بزرگم تو مسجد و روضه ها از رو پای مامانش تکون نمیخورد اروم میشست رو پای مامانش هیچی حرف نمیزد گاهی هم گوشی‌ مامانشو میگرفت بازی میکرد بغل هیچکسم نمیرفت
حالا رادمهر کلا در حال بدو بدو و شیطونی بود منم دنبالش یهو میدیدم نیست میگفتم کو میگفتن با پسر خالم برا خودش پاشده رفته تو کوچه اصلا انگار نه انگار یه مادری هم داره 😐 یا مثلا اخر شب که میشد دنبال مهمونا گریه میکرد میگفت یا نرید یا منم با خودتون ببرید میرفت تو ماشینشون هر چی میگفتم بیا نمیومد
دختر بچه ها جدیدا خیلی ارم و مظلومن