من الان ب شوهرم گفتم برو برای بچه شیر بخر
رفت تا گوشیش نبرده
شیر خشک شماره 3 گیرش نیومده
زنگم نزد بهم ک بگم من 3 گیرم نیومده چکنم
ورداشت با اعصاب خردی اومد خونه ک ای شبانه روزیه هیییچ نداره
حالا ناهارم آماده نیست
مرد گشنشه
دخترمم غر میزنه ک گشنشه خوابش میاد
شما فضا رو تصور کنید
شوهرم اومده خیس عرق
بوشهر الان آتیشه
خلاصه گفتم فدا سرت خب قربونت برم اشکال نداره اگه نان 3 نداشت مارک دیگه میخریدی
اصلنم هیچ نگفتم
بوسش کردم گفتم چقد گرمت شد مگه کولر ماشین خرابه
گفت نه همین یه دیقه ک اومدم بالا عرق کردم
یکم کتلت دادم دستش
گفتم برو زودم بیا
1399/03/16 14:59