سقط مکرر

286 عضو

پاسخ به

ولی چقد مخلفات ریخته بیرون ازتون تو سقطتون وهمچی کامل مشخصه جفت کوریون اینا

اره زعفرون خوردم همش با هم اومد پایین

1400/02/18 18:41

پاسخ به

چشاش هم کشیده بوده?

کشیدگیش اون موقع زیاد پیدا نیست چون چشما درست سر جای خودشون نیستن اما همه چیزش تشکیل شده بود حتی بافت پیچ خورده ی مغزش بمیرم واسش ??

1400/02/18 18:42

پاسخ به

ازکجافهمبدییی

سفیده

1400/02/18 19:33

پاسخ به

من 15 عزیزم

عه خوبه ک مرحله سختو گذروندین

1400/02/18 19:33

پاسخ به

خدا نکنه اره هم وسط پا هم اینکه رنگش سفیده ،اگه رگای خونی رنگ توش بود یا رنگ صورتی رنگ داشت دختر بود

اره

1400/02/18 19:33

پاسخ به

اره زعفرون خوردم همش با هم اومد پایین

فقط با زعفرون افتاد

1400/02/18 19:34

پاسخ به

کشیدگیش اون موقع زیاد پیدا نیست چون چشما درست سر جای خودشون نیستن اما همه چیزش تشکیل شده بود حتی باف...

اوفففف?ــ. حالا میگن بافت جنین هم خیلی محکم میشه ظاهرش خیلی ضعیف میاد ولی محکمه

1400/02/18 19:35

بله عزیزم به کمک خدا گذشت اون دوره و من دوباره شادیم برگشت و از اون حال و هوا دراومدم ، ایشالا خدا واسه همه مامانا بچه هاشونو نگه داره ،به هرکی هم آرزوشو داره یه سالمشو بده???

1400/02/18 19:35

مال منم هشت هفته بود حالا اونم اونطوری بوده??????کورتاژ کردن

1400/02/18 19:36

پاسخ به

اوفففف?ــ. حالا میگن بافت جنین هم خیلی محکم میشه ظاهرش خیلی ضعیف میاد ولی محکمه

اره دیگه . چی بگم ، بعد از این که یه هفته قلبشو صداشو شنیدم ، ایست قلبی شد و دیگه رشد نکرد

1400/02/18 19:36

پاسخ به

بله عزیزم به کمک خدا گذشت اون دوره و من دوباره شادیم برگشت و از اون حال و هوا دراومدم ، ایشالا خدا و...

ایشالله . ولی عزیزم اینجا نمون همش بحث از سقط ایناس خوب نیس

1400/02/18 19:36

پاسخ به

مال منم هشت هفته بود حالا اونم اونطوری بوده??????کورتاژ کردن

اره عزیزم همین شکلی هستن فقط ممکنه رو جنسیتشون بافت صورتی و قرمز رنگ داشته باشن یا سفید باشن تنها تفاوتشونه

1400/02/18 19:36

پاسخ به

اره عزیزم همین شکلی هستن فقط ممکنه رو جنسیتشون بافت صورتی و قرمز رنگ داشته باشن یا سفید باشن تنها تف...

اره ولی فال اینا گرفته بودیم پسر بود

1400/02/18 19:37

پاسخ به

ایشالله . ولی عزیزم اینجا نمون همش بحث از سقط ایناس خوب نیس

نه گروه خوبیه زیاد حرف نمیزنیم کلا ،مواقع نیاز یا برای دادن تجربه به هم دیگه ، منم زود خودمو جمع و جور کردم

1400/02/18 19:37

پاسخ به

فقط با زعفرون افتاد

من دکترم برام قرص و شیافو آمپول نوشت ک بمونه اما لکه بینیم هر روز شدید تر از دیروز با اینکه استراحت مطلق بودم.
چهرشنبه بود رفتم بیمارستان،دکترم گفت احتمالا لخته لخته جدا میشه ازت و اگه نشد بیا قرص بدمت .
همون شبش من درد زایمانو کشیدم تو خونه و بعدم لیوان لیوان زعفرون و زیره دم میکردم به زور و فشار درد جیغ میکشیدمو میخوردمو مرگو جلو چشام میدیدم .
یه شب تا صبح درد و فرداش بچم افتاد کف دستم توی دستشویی

1400/02/18 19:40

پاسخ به

من دکترم برام قرص و شیافو آمپول نوشت ک بمونه اما لکه بینیم هر روز شدید تر از دیروز با اینکه استراحت ...

اوففف خیلی سخته واقعا خیلی

1400/02/18 19:42

من سه روز شیاف گذاشت دکتر برام نیوفتاد

1400/02/18 19:42

اخرش بیهوشم کردنو کورتاژ

1400/02/18 19:43

???اصلا شوکه شدم چون انتظارشو نداشتم اینجوری کامل ببینمش ، ینی رو حرف دکتر فکر میکردم یه چیزی شبیه پریودی هست یکم خون ریزیش بیشتره همین ، اصلا ندیده بودم سقط چطوریه یا بچه ی سقط شده چیه ، کورتاژو شنیده بودم اما اینکه طبیعی بچه درسته و با جغت و بند نافش بیاد بیرون شوک بزرگی برا هممون بود جوری که شوهرم تا چند روز فکر میکرد من یه چیزی خوردم یا مراقبت نکردم ، افسردگی گرفته بود و تا دو هفته از اتاق تاریک بیرون نمیومد ، نه غذایی نه چیزی ، از کار بیکار شد ، من یه طرف افسرده خونه مامانم اینا ،اون یه طرف خونمون حالش بد میشد میبردنش بیمارستان اقلا یه وضعی ک خدا برا هیچ *** نخواد

1400/02/18 19:44

اما خدا دید اذیت هایی ک شدیم و عشقی ک به بچه داریم ، تا دوماه استراحت میکردمو از هرچیز مقوی بگی میخوردم تا زود از جام بلند شم و رحمم سفت شه و بتونم جاشو بیارم چون تا قبلش باهاش حرف میزدم جای خالیشو خیلی حس میکردمو دیگه هیچی خوشحالم نمیکرد اگه خدا جاشو برام زود پر نمیکرد ...اما فقط به کمک خدا از جامون دوباره بلند شدیم و به هم عشق ورزیدیم ،وقتی خوب صبر کردم از بحران دراومدیم بازم هر شب جیغ میکشیدم تز خواب میپریدمو گریه و کابوس ‌ولی شوهرم خیلی کنارم موند و کمکم کرد تا دوباره جون بگیریم ، خودشو جمع و جور کرد و به من دلداری میداد تا آمادم کنه واسه بچه بعدیم

1400/02/18 19:47

پاسخ به

اخرش بیهوشم کردنو کورتاژ

وای کورتاژ خیلی بده

1400/02/18 19:47

پاسخ به

???اصلا شوکه شدم چون انتظارشو نداشتم اینجوری کامل ببینمش ، ینی رو حرف دکتر فکر میکردم یه چیزی شبی...

درک میکنم کاملا منم مث تو نمیدونستم سقط اینا چطور میشع ولی متاسفانه تجربش کردم دوباره?.. منو شوهرم افسردگی گرفتیم هی دعوا اینا کردیم اونم فک میکرد من باعث شدم سقط شه... اخه ما 1 هفته دکتر سونو نوشت ک برم قلبشو بشنوم... باشوهرم رفتیم گوشیو دادم دستش گفتم از ضربان قلبش فیلم بگیر تا دکتر دستگاهو گذاشت شکمم اینور اونور کرد گفت ضربان قلب نداره???????انقد داغون ‌شدیممممم انقدر بد بود

1400/02/18 19:47

پاسخ به

اما خدا دید اذیت هایی ک شدیم و عشقی ک به بچه داریم ، تا دوماه استراحت میکردمو از هرچیز مقوی بگی میخو...

خدا حفظش کنه نی نی رو ایشالله سالم بیاد بغلت درکت میکنم سخته

1400/02/18 19:49

الانم دیگه یه جورایی فراموشش نکردیم چون بچه اولمون بود و هیچ *** فکرشو نمیکرد اینطوری بشه ولی خب شد و بابت هر برگی که از درخت میفته خداروشکر میکنم دیگه ولی خب یه جورایی هم تجربه ی تلخ شد هم یه یادگاری از ذوق بچه ی اول هم اینکه الان که باردار شدم خیلی هوامو داره شوهرم حتی خم دیگه به ابروم نیاد و روم حساس تر از اون بارداریم شده نمیزاره آه بکشم از چیزی ،همین خداروشکر ??

1400/02/18 19:49

پاسخ به

الانم دیگه یه جورایی فراموشش نکردیم چون بچه اولمون بود و هیچ *** فکرشو نمیکرد اینطوری بشه ولی خب شد و...

شکر

1400/02/18 19:50