??

من شوهرمو بیدار میکردم بابام میگفت بزار بخوابه فردا سرکار داره.

مادرشوهرمم که یکی دو روز اومد خونمون میگفت پسرم برو بخواب من و زهرا هستیم?

اعصابم خیلی خورده با شوهرمم دعوام شد

پاسخ به

مادرشوهرمم که یکی دو روز اومد خونمون میگفت پسرم برو بخواب من و زهرا هستیم?

???

ده دقیقه پیش تلفنی

دقیقا منم مادر شوهرم همینو میگفت منم بهش گفتم من ک فقط مادر نشدم اونم پدر شده اجازه بدین از الان مسئولیت پذیر بشه

از خودش و خانوادش متنفرم

پاسخ به

اعصابم خیلی خورده با شوهرمم دعوام شد

چرااا

به منم گفت. گفتم مامان شما خوابت میاد بخواب

پاسخ به

از خودش و خانوادش متنفرم

?

پاسخ به

به منم گفت. گفتم مامان شما خوابت میاد بخواب

بچه هات چطورن هلیا

سلام

سلوم خوبی

ببخشید ولی ریده تو اعصابم. ناراحت بودم گفت چرا ناراحتی عزیزم ، گفتم من دوست داشتم اسم دخترامو بزارم ملودی و ملورین. شروع کرد مسخره کردن دعوامون شد

پاسخ به

بچه هات چطورن هلیا

ماساژ درمانی گفتار درمانی میشن شکر خدا خوبن الان رفتم خونه .

5 ماهشونه هنوز نتونستم با خودم کنار بیام.

مامانا یکی از فسقلیا شب بالا میاره بعد اب دهنش کش میاد ونفسش میره دیشب از ترس داشتم میمردم

پاسخ به

ببخشید ولی ریده تو اعصابم. ناراحت بودم گفت چرا ناراحتی عزیزم ، گفتم من دوست داشتم اسم دخترامو بزارم ...

کی مسخره کرد کی اسم گذاشت

پاسخ به

مامانا یکی از فسقلیا شب بالا میاره بعد اب دهنش کش میاد ونفسش میره دیشب از ترس داشتم میمردم

یا خدا

پاسخ به

5 ماهشونه هنوز نتونستم با خودم کنار بیام.

عزیزدلم دیگه اتفاقیه که افتاده چرا خودتو ناراحت میکنی واسه چیزی ک دیگه تموم شده

مریم کی زایمان کردی تو

قبلش باید زور میزدی الان ک دیگه فایده نداره

پاسخ به

مامانا یکی از فسقلیا شب بالا میاره بعد اب دهنش کش میاد ونفسش میره دیشب از ترس داشتم میمردم

زیادی شیر خورده بوده حتما

پاسخ به

مریم کی زایمان کردی تو

23مرداد