پاسخ به منم پنج روز بستری بودن داغون شدم باشکم پاره و دس تنها اونم دوتا بچه تا نگهداری بچه ها بود بعدشم یه گ...
دقیقا منم همینطور بودم تازه مشکل اقتصادی و هزینه بیمارستان و شوهر بیکار و... بیشتر برای اینا من گریه میکردم هم اتاقی هام میدیدند یواشکی گریه میکنم.
خداروشکر که گذشت و حل شد. به قول خاله ام که میگه سختی خیلی کشیدی ولی به جاش حالا هرچی نگاه شون میکنی حظ شون رو میبری.
بچه ها یادتون نره بعد هر سختی راحتی است.
خدایا شکر بابت همه چیز.
1398/06/18 01:22