طوفانی دیدم یه جیغ بلند زد و ارضاء شد منم شدت تلمبه رو بیشتر کردم داشت آبم میومد که گفت همشو خالی کن تو کسم عشقم منم با قدرت تمام آبم پاشیده شد تو *** تنگش لعنتی مثل جارو برقی تمام وجودمو کشید داخل بعد کنار هم دراز کشیدم و تا صبح کنار هم خوابیدم والان 7 ساله هنوز رابطه ما به صورت عاشقانه ادمه داره.تو قسمت های بعد خاطره سفر دونفریمون به شمال رو هم مینویسم
نوشته: علی رضا
1401/09/27 10:56