گروه دخمل دارا

278 عضو

پاسخ به

میگفتی پاهاش بسته بود

من تا از آنومالی بیرون اومد فوری زنگ زدم به مادرشوهرم اینا سریع تو اینستاهم پست گذاشتم برا فامیل?

1398/06/28 14:19

پاسخ به

قشنگه ایشالله نامدار بشه

مرسی عزیزم
بابا اسم
خودش عبدالرحمنِ
اسم منو میخاس بذاره رحما
که حنانه رو انتخاب کرد بعدش
به من گفته بود اسم دخترمو بذارم رحما که همسر روحنا رو بیشترردوس داش
اینو اگه اسم بهتر پیدا نکنیم
رحما اسم قشنگیه
جاییم نشنیدم تو فک فامیل??

1398/06/28 14:20

پاسخ به

وای خدا اگه بشه نفهمه تا اخر بارداریم

آخه اگه نگی بعدا میگه خودشونم دختر نخواستن ناراحتن اتفاقا با کلی آب و تاب براش بگو تا بسوزه

1398/06/28 14:20

پاسخ به

من تا از آنومالی بیرون اومد فوری زنگ زدم به مادرشوهرم اینا سریع تو اینستاهم پست گذاشتم برا فامیل?

اخه خانوادشوهرت خوبن.مثل من نیستم.بچه ام دخترانگارکاربدی کردم

1398/06/28 14:21

پاسخ به

من تا از آنومالی بیرون اومد فوری زنگ زدم به مادرشوهرم اینا سریع تو اینستاهم پست گذاشتم برا فامیل?

وای وای????
اخه تو مادر شوهرت نکبت بازی در نیاورد

1398/06/28 14:21

منم وگرنه میگفتم

1398/06/28 14:21

منم اولیو همون شبِ سونو گفتم به همه

1398/06/28 14:21

پاسخ به

اخه خانوادشوهرت خوبن.مثل من نیستم.بچه ام دخترانگارکاربدی کردم

بچه چندمته

1398/06/28 14:22

پاسخ به

اخه خانوادشوهرت خوبن.مثل من نیستم.بچه ام دخترانگارکاربدی کردم

برا اینو بفهمن دخترِ تیکه متلکاشون شرو میشه????
ولشون کن بابا قومِ شوهرن دیگه

1398/06/28 14:22

مادر شوهرم خدایی خوبه فقط بعد اینکه جنسیتو فهمید منو دید گفت من خودم عاشق دخترم فقط گفتم یه موقع نکنه شوهرمن پسر بخواد بعد دل من بشکنه گفت باهاش حرف زدم گفته مامان حالت خوبه من که از کمبود خواهر داشتم میمردم حالا خدا دوتا بهم داده ناراحت باشم

1398/06/28 14:23

من شنبه روضه مادرشوهرم شروع میشه یه کاعد بنویسم بزنم شکمم بگم دختره که زر زرهای همسایه و فامیل شروع میشه

1398/06/28 14:23

پاسخ به

من شنبه روضه مادرشوهرم شروع میشه یه کاعد بنویسم بزنم شکمم بگم دختره که زر زرهای همسایه و فامیل شروع ...

سریع بگو وگرنه فوری همه میشن سونوگرافی سر خود?

1398/06/28 14:23

پاسخ به

مادر شوهرم خدایی خوبه فقط بعد اینکه جنسیتو فهمید منو دید گفت من خودم عاشق دخترم فقط گفتم یه موقع نکن...

اخی جانم?❤?❤?❤❤?

1398/06/28 14:23

پاسخ به

اخی جانم?❤?❤?❤❤?

عزززیزمی?

1398/06/28 14:24

پاسخ به

بچه چندمته

اولی...بچه ای جاریم پسربودگوسفندقربانی کردن.برامال من میگن نداریم.من ازخداخاستم خودش جوابشون بده

1398/06/28 14:25

پاسخ به

سریع بگو وگرنه فوری همه میشن سونوگرافی سر خود?

اوف

1398/06/28 14:25

اونروز جاریم گفت حالا چیه بچش منم تو اتاق دراز کشیده بودم گفتن بشبعد گف عه دختره خندید
همچی مادرشوهرمو و خواهرشوهرم جوابشو دادن خنک شد کیف کردم عوصی حالا خودش اول دوتا دختر اورده بعد دوتاپسر دختر اولش موقع به دنیااومدن مرده

1398/06/28 14:26

والله مادرشوهر ها نوبر هستن .من از روز فهمیدم باردارم خونه شون نرفتم .اونم زنگ بهم نزده .دیروز که رفتم اصلا نپرسید .که بچه آت چی .چون شوهرم گفت بود بهش نگفت که خوبه یانه

1398/06/28 14:27

شوهرت چرا گف بش خب
میگفتی بش نگه

1398/06/28 14:28

به شوهرم گفتم نمیگیم به کسی جنسیتو مامانت این کارو کرد اونم موافقت کرد

1398/06/28 14:28

شوهرم .چون پسر بزرگ خانواده دیگ گفت زشته نگم .

1398/06/28 14:29

تو بارداری یکی از جاریام
ما سه ماه کار داشیم خونه مادر شوهرم بودیم
صب با گوشی من برا جاریم زنگ میزد
شب با گوشی شوهرم
روزی دوبار واسش زنگ میزد

1398/06/28 14:29

نکبت خانوم

1398/06/28 14:29

حال من خونه مامانم میرم حتی برای آب خوردن هم پانمیشم دادشم برام میاره .بعد دیروز خانوم موقع نهار درست کردن خودش الکی گیر کار کرد که من درست کنم

1398/06/28 14:30

نکبتی میباره از قوم شوهر???

1398/06/28 14:30