والا...سونوگرافی برام زده بود هشت خرداد.بعد یکم خرداد بود روزش خیلی پیاده روی داشتم خیلی.ظهرش سر دلم درد گرفته بود.جدیش نگرفتم تا شب .شب هم بعد از شام دیدم زیر دلم درد میکنه.هی میگیره و ول میکنه..ساعت دوازده بود رفتم دستشویی ترشح قرمز داشتم.بعد رفتیم بیمارستان. معاینه کرد گفت هنوز موقع بستری شدنت نیست برو خونه راه برو دوش بگیر ساعت دو بیا.ساعت دو نصف شب دوباره رفتیم.بازم گفت موقع نیست برو راه برو..تا ساعت شیش صبح تو بیمارستان راه رفتم.بعد بستریم کردن. سرم زدن.آمپول زدن.بعداز یکی دوساعت دردم بیشتر شد و کیسه آبم رو پاره کردن.و تند تند میرفتم دستشویی احساس مدفوع داشتم...خون از سرمم رفته بود بالا.پرسنل بیمارستان هم زیاد رسیدگی نمیکردن..دیگه تا ساعت یک ظهر خیلی دردم شدید و شد. و احساس مدفوع خیلی زیاد. بردنم اتاق زایمان پاهامو فشار دادن به شکمم خیلی زیاد زور باید بزنی.بعدشم که بچه اومد و همون لحظه دادن بغلم که ببینمش بعد بردنش و بعد بخیه زدن..تو بیمارستان هم تاثیر آمپول ها گیجم کرده بود حالت طبیعی نداشتم.دوست داشتم بخوابم تا چند روز بعدش هم اینجوری بودم.بعد ساعت هشت شب مرخصم کردن و اومدیم خونه و من همچنان گیج داروها بودم موقع شیر دادن بچه اذیت میشدم چون تجربه نداشتم به بخیه هام فشار اومد دردم میکرد.دیگه هر روز میرفتم حموم میشستم تو بتادین و با عنبر نسارا خودمو دود میدادم.دیگه دو هفته بعد کاملا خوب خوب شدم بخیه هامم خوب شد .فقط خونریزی داشتم تا بیست روز.
1399/05/10 20:21