تُرک قیزلار

5 عضو

دنبال خونم

1398/07/24 19:29

براابجیم اینا

1398/07/24 19:29

برا خودمونم‌ نگا میکردم اله

1398/07/24 19:30

????اوه اوه چقد گرون شده خونه

1398/07/24 19:41

گلین دا

1398/07/24 19:45

درو زدن بازکردم دیدم اینان

1398/07/24 19:59

????

1398/07/24 20:01

خواهرته؟

1398/07/24 20:01

چه راحتم لم داده

1398/07/24 20:04

خوب خواهرشه دیگه

1398/07/24 20:04

نه بابا

1398/07/24 20:05

اره دیگه

1398/07/24 20:05

من دیدم خواهرشو

1398/07/24 20:05

اها?

1398/07/24 20:05

پاسخ به

خوب خواهرشه دیگه

یس?????

1398/07/24 20:10

کیه

1398/07/24 20:13

شام اومدن دیگه

1398/07/24 20:19

بلی????

1398/07/24 20:19

بهش بگو بیاد کمکت کنه

1398/07/24 20:19

اعصابم خورده مادر شوهرم اومد تیکه انداخت رفت

1398/07/24 20:20

داره داستان تعریف میکنه

1398/07/24 20:21

????

1398/07/24 20:21

تو چرا نشستی پاشو شام برار

1398/07/24 20:21

مرغ گذاشتم سرخ کنم

1398/07/24 20:21

درو باز کردم میگه پیداتون نیس سنگین شدی چیکار کنم به پسرش میگم بریم بالا میگه موقعه شامه.موقعه ناهاره...خسته ام.نمیدونم فلانی بالاس...مادرشوهرمم هر روز جاری مو صدا میزنه میرن حیاط حرف میزنن منو ادم حساب نمیکنه هر سشنبه هییت دارن دوماهه یه بار نیومده خونه من همش میره خونه جاریم تاحالا یه بار نیومده به بچه ام سر بزنه بگه نوه منه هر بارم علی میره بالا میگن برو بچه رو بیار نمیگن بیاید بالا که منم برم

1398/07/24 20:24