گروه با معرفتای خاص

2 عضو

به خدا گفتم تو تنهایی همین مونده مسموم بشی چه خاکی تو سرم کن

1398/08/29 20:08

دختر من سوارروویک نمیشه

1398/08/29 20:08

??

1398/08/29 20:08

پاسخ به

دختر من سوارروویک نمیشه

اینم میشه یکم غر میزنه

1398/08/29 20:09

خوب چکارش کنم خسته میشه همش رو زمین

1398/08/29 20:10

چقدر بغلش کنم باهاش بازی کنم

1398/08/29 20:10

پریود هم هستم کمرم درد میکنه

1398/08/29 20:10

پاسخ به

چقدر بغلش کنم باهاش بازی کنم

اره ادم خسته میشه

1398/08/29 20:15

منو دخترم رفتیم یه دور با اهنک پی ام سی رقصیدیم اومدیم

1398/08/29 20:16

پاسخ به

شوهرم رفت شیلات.کیر تو شیلات

شوهر منم رفته داره میاد

1398/08/29 20:19

کجایین

1398/08/29 23:30

من هنوز دارم کارای فردا را میکنم

1398/08/29 23:34

دنیا روزم اصلا نخابیده

1398/08/29 23:34

هرکلریش میکنم نمیخابه

1398/08/29 23:34

فقط پاهاش میبره بالا میکوبه رو تخت

1398/08/29 23:34

یه زنگ نمیزنن مردم زنده ام

1398/08/30 01:34

به خدااا انگار دل ندارن

1398/08/30 01:35

اخه باید کلی وسیله جمع کنم میخوام برم اونجا بمونم

1398/08/30 01:35

بعد اصلا اونجا راحت نیستم.برای باراد میخوام غذا درست کنم همه چی در دسترسم هست .اونجا باراد خوب غذا نمیخوره نمیدونم چراا

1398/08/30 01:36

معصوم چه خبر مهمونات اومدن

1398/08/30 18:24

وای الناز من بخورم پسرتو

1398/08/30 18:37

چقد مظلومههه

1398/08/30 18:37

قدرشو بدون

1398/08/30 18:37

قربونت عزیزم ?????

1398/08/30 18:40

پاسخ به

قدرشو بدون

میدونم.کاش بزرگ بشه اونم قدر منو بدونه

1398/08/30 18:41