نی نی های خرداد ۹۸

0 عضو

پاسخ به

خب ما هم خسته ایم نه اینکه این گودزیلاها میزارن ما استراحت کنیم

اره ولی اینا صبح تا شب سر پا هستن شوهر من کارش سخته

1398/09/26 01:17

پاسخ به

شما فقط چیزای ابکی میدین ینی?

من آره...پوره هویجم دادم سفت بود یکم شیر خودم ریختم بهش دادم

1398/09/26 15:18

نمیدونم لباساش چقدبود

1398/09/26 22:01

پاسخ به

نمیدونم والا نگرانم. اصلا پاهاشو تکون نمیده همش پاهاشو جمع میکنه

ن بابانترس روبچه عیب نزارتوهم

1398/09/26 22:31

منظورش اینه کمه

1398/09/26 23:41

الان شایدشده صدتومن

1398/09/26 23:42

پاسخ به

تصویر

مبارکش‌باشه رادین جان
انشالله‌ سالم و سرحال تنش کنی?

1398/09/27 18:01

ب شوهر گفتم ویتامین اد بیار

1398/09/27 21:23

پاسخ به

مرسانا شبی ساعت10باباش بغلش کرد یهو غش رفت از گریه بعداز کلی گریه یکم آروم شد تا فهمیدیم دستش درد گر...

وای وای????



منم دیروز ارده دادم تا صبح گریه کرد ساعت 5دیدیم نمیخابه با ماشین بردیم دوردور شیر هم نمی‌خورد با ماشین دوساعت گشتیم گرفت خوابید شیر خورد اومدیم خونه از ترس به شوهرم نگفتم بهش ارده دادم گفتم خودم خوردم اینطوری شد

1398/09/28 13:46

پاسخ به

مرسانا شبی ساعت10باباش بغلش کرد یهو غش رفت از گریه بعداز کلی گریه یکم آروم شد تا فهمیدیم دستش درد گر...

حواست باشه بهش الان بهتر گلم بچه ظریفن منم خواهر زادم کوچیک بود تو بغلم افتاد دستش از جا رفت هم سن دخترم بودم خواهر زادم ی سالش بود گرفتمش دستش از جا رفت بچه چنان گریه کرد نزدیک بود نفسش بند بیاد

1398/09/28 13:56

پاسخ به

خواهر زادم دختر بود الان میگه خاله چرا دستمو از جا بردی خیلی دوسش داشتم نمیدونم چرا میگرفتمش بغلم ی ...

ازشانس بده

1398/09/28 15:05

پاسخ به

نه از قصد که نکرده بود ممکن که بود بغل من بشه اون وقت شوهرم باید دعوا میکرد منو؟?

من شوهرم بکنه اینطوری خدایی نکرده دعواش میکنم???

1398/09/28 15:19

پاسخ به

من خواب مث ی بس تریاکه خخ

برا من مثه یه بس شیره?

1398/09/29 02:25

امشب اینقد عصبی شدم وخسته برا مرسانا شعر میخوندم مرسانا جونم کلت تو کونم?

1398/09/29 02:26

باقله هم بار بزارم براش

1398/09/29 02:43

پاسخ به

خیلی نگران وزنشم دوست دارم تپل بشه

میخوای دیسکت زود تر نابود بشه

1398/09/29 02:48

پاسخ به

من پسته، بادوم، کنجدم آسیاب کردم...میخوام هر دفعه یکیشو بهش بزنم بعضی وقتا هم سه تاشو بزنم حالا گاهی...

فدات گلم ولی سه تاشو با هم نریز سنگین میشه معدشو اذیت میکنه

1398/09/29 20:48

پاسخ به

اره منم دارم فکررمیکنم سه تایی چه بپوشم???

اره بایدست کنیم پول میخواد?

1398/09/29 23:10

رفتم *** پسرموبشورم?

1398/09/29 23:22

پاسخ به

من دنبال اتلیه ای بودم که لباس داشته باشه ،چون دوختن و خریدن اصلا ارزش نداشت

اره واقعا.ن من جشن سیسمونی گرفته بودیم واسه همون دوخته بودم همون روزم رفتم اتلیه

1398/09/29 23:31

خوش بگدره ما که تنهاییم

1398/09/30 11:23

همیشه شاد باشید عزیزان

1398/10/01 13:02

پاسخ به

وای اره خیلی لپوئه?ماشالله

??شوهر م انقدلپاموکشیده اینطوری شدم?

1398/10/01 13:28

کلی دنگ وفنگ داشت پدرم دراومد

1398/10/01 15:05

نمیخوام زیادسخت بگیرم

1398/10/01 18:48