من اردیبهشتبه
98؟
من پسرم خرداد97. الان یه سال و نیمشه تقریبا
حالا من فقط حموم رو مادرشوهرم میومد آب میریخت رو دستم خودم میشستمش
من شوهرم آب میریخت گاهی رو دستم گاهیم تنهایی
1398/08/12 11:37
98؟ من پسرم خرداد97. الان یه سال و نیمشه تقریبا
ای جونم بسلامتی بله اردیبهشت 98
1398/08/12 11:37
ای جونم بسلامتی بله اردیبهشت 98
پسر شمام الان اول شیرینیاشه??
خدا نگهش داره براتون
انشاالله دامادیش
??ممنون همچنین گل پسر شما
1398/08/12 11:38
زنده باشی همچنین..آره وارو میشه نمیتونه بره جلو صداش در میاد
??دستتو بزار کف پاش و کمکش کن خوشحال میشه?
1398/08/12 11:40
با کله میره تو زمین خخخ
اللللللهی.ببوسش
1398/08/12 11:42
خانواده شوهر من نگام نمیکننا اما اگه بچه طوریش بشه طلب دارن ازم و کلی نصیحت منم فقط نگاشون میکنم هیچ...
اوف
نه برا من خوبن تقریبا،نگهش میداشتن از اول و الانم نگهش میدارن حتی یه روز کامل!
خداروشکر ..من عممه و اینطورن هروقت میخواستن میومدن میبردن یبار گفتم خودم میارمش بهشون برخورد حتی خوا...
واااااا
چه بی انصافن یسری آدما
اوف نه برا من خوبن تقریبا،نگهش میداشتن از اول و الانم نگهش میدارن حتی یه روز کامل!
دیشب یسر بعد شام رفتیم دخترش ک رفت تو اتاق بقیشونم اصلا کاری ب بچه ندارن برادرا شوهرم یذره مادرشوهرم گرفتش صداش در اومد بیا بگیرش بیا شیرش بده
1398/08/12 11:48
دیشب یسر بعد شام رفتیم دخترش ک رفت تو اتاق بقیشونم اصلا کاری ب بچه ندارن برادرا شوهرم یذره مادرشوهرم...
????همون بهتر که با این اخلاقا نمیخان نگه دارن بچتو
توام رفت و آمدتو کم کن یا ناراحتیتو نشون بده
واااااا چه بی انصافن یسری آدما
بخدا یروز خواستم با آجیم برم پارچه بخره شوهرم گف بذارش اونطرف زنگ زدم گفت اینقد کار دارم نمیتونم نگهش دارم مگه چیکار داری گفتم هیچی فقط میخواستم یک ساعت نگهش دارین بعدم باخودم بردمش
1398/08/12 11:50
بخدا یروز خواستم با آجیم برم پارچه بخره شوهرم گف بذارش اونطرف زنگ زدم گفت اینقد کار دارم نمیتونم نگه...
???خدا صبرت بده
1398/08/12 11:51
????همون بهتر که با این اخلاقا نمیخان نگه دارن بچتو توام رفت و آمدتو کم کن یا ناراحتیتو نشون بده
میگم اصلا ن حرف زدم ن خندیدم فقط رفتم بعد از یک هفته ک شوهرمم نگه من میام خونه بابات تو نمیای
1398/08/12 11:52
????همون بهتر که با این اخلاقا نمیخان نگه دارن بچتو توام رفت و آمدتو کم کن یا ناراحتیتو نشون بده
آره خداروشکر خودمم و پسرم خیلی راحتتریم
1398/08/12 11:53
میگم اصلا ن حرف زدم ن خندیدم فقط رفتم بعد از یک هفته ک شوهرمم نگه من میام خونه بابات تو نمیای
??
1398/08/12 11:53
?دورهمی مامانا98??
به راستی که بهشت هم برای زیر پای بودن ما کم است✌?
