کنجدای خرداد وتیر۹۹

191 عضو

پاسخ به

منم راضی بودم از زایمانم

احتمالا گوش شیطون کر هم بارداری راحتی داشتی هم زایمان راحت هم بچه آروم که بعد 4 ماه هوس کردی???

1399/08/10 02:03

پاسخ به

من پسرم سه سالش بود دومی حامله شدم مامانم انقدر ناراحت شد میگفت زوده? منو داداشم 5 سال فاصله داشتیم...

من از بس همه چیم سخت بود .جد وآبادم قسمم دادن که دیگه هیچوقت بچه نیارم همین یدونه کافیه ?

1399/08/10 02:06

البته این نظره منه و من مختارم برای خودم این تظرو اجرا کنم نه بقیه ولی ازنظر من بچه دوم رو زود اوردن ظلم هستش دررحق بچه اول .

1399/08/10 02:18

پاسخ به

اینجا ک مرغ 28شده گوشت گوسفندی 130 گوساله80

دوره گوساله هاتون بگردین که 80‌تومنه ?.ما دیروز رفتیم گوشت خریدم من از دیروزه درگیرشم نتوتستم بیام‌گروه .گوساله برا چرخ کردن و خورشتی کیلویی 120 مرغ 27،400
گوسفندی ام یدونه تقریبا 3 کیلویی بود فکررکنم 400 وخورده ?

1399/08/10 02:28

شوهرم گوشیشو گرفته بود دستش گفت ببین اگه مثبته ز بزنم از یه جایی قرص جور کنم بندازیش

1399/08/10 03:08

من ?
شوهرم ?
دخترم ?
اعضای خانواده ?

1399/08/10 03:06

پاسخ به

والا بخدا

مروارید اولین بار بعد زایمان پریود شدی بیشتر لخته بود؟؟

1399/08/10 03:05

پاسخ به

مروارید اولین بار بعد زایمان پریود شدی بیشتر لخته بود؟؟

نه خون بود .چون من خوده 40 روز بعد از زایمان رو کامل خونریزی داشتم بعد از روز 40 تقریبا 20 روز پاک بودم باز پریود شدم توی یک ماه 2 بار .ولی الان یکماهه نشدم ?

1399/08/10 03:08

پاسخ به

? میدونی چقد گناه داره و میدونی سقط چقد بدبختی و مصیبت نازل میکنه بعدش

من یه سقط ناخواسته داشتم بعد اون دیوونه شدم اصلا تاخدا دخترمووداد.الانم اگه خدای نکرده زبونم لال حامله باشم گردنمم بزنن نمیندازم .ولی وقتی بهش فکردمیکنم که الان حامله باشم موهای تنم سیخ میشه .تمام سختیا واذیتایی که توی حاملگیم کشیدم وزایمان سختمم به کنار .فقط دلم براددخترم میسوزه .من تازه اززبعددزایمانم دائم باخودم وپیش همه میگم گه بچه دوم نمیارم چون هیچوقت نمیتونم اندازه دخترم دوسش داشته باشم

1399/08/10 03:13

پاسخ به

خیلیا سقط کردن کل زندگیشون نابود شده

اگه حامله باشم و بخوام سقط کنم همون خانواده شوهرم میکشن منو ??بیچاره ها حسرت نوه ان بر عکس شوهرم .

1399/08/10 03:13

پاسخ به

یا خدا حالا نمیدونی ک اون موقعی ک رفتم تیتر بتا دادم بتام 2200 بود بعد احتمال دوقلو میدادن بعد منه خ...

???من یه داداش 2 قلو دارم .انقدرربه خدادالتماس کردم بچه منم 2 قلو بشه .بعد که یواش یواش سختیای حاملگی وزایمان وبعددزایمانو دیدم دائم گفتم خدایا گه خوردم ممنون که منو نشنیده گرفتی

1399/08/10 03:38

من برم پیامامو پاک کنم غیبت شوهرمو کردم تابلوعه ?

1399/08/10 03:42

سرگیجه. عصبی هم شدم و شدیدا زود ناراحت میشم وقاطی میکنم .زانوهام یهو خالی میکنه تا حالا 3 بار خوردم زمین .دندون درد دائم از حاملگی تاخوده الان .بعد زایمانمم بسکه گریه کردم عصبای چشمش بهشون فشارراومده دائم چشمام تیر میکشه وسر درد دارم .شاید روزی 5 ،6تا قرص ویتامین میخورم .یه مسکن برادندون و یه انتی بیوتیک برادندون باز

1399/08/10 03:47

پاسخ به

همه ی حرفاتو قبول دارم ب جز جمله اخرت واقعا خیییییلی سخته من ک اصلا نمیتونم بهش فک کنم دیونه میشم وا...

ولی به نظر من هرررررر چقدرم بگی فرق نداره بااازم یکی یکممم بیشتره

نه اینکه ادم اون یکیو دس نداشته باشه
اما همیشه یه فرق کوچوووولو هس

مثلا بابای من داداشمو و مامانم منو بیشتر دوس داااشتن

1399/08/10 04:18

پاسخ به

تصویر

منم میخوام دخترم بزرگ شه بره تو روروئک?

1399/08/10 11:51

پاسخ به

نمیشینه هنوز

عه
بعد تو روروئک راه میره؟

1399/08/10 11:50

پاسخ به

حالا من میگم پستونک بی اشتهایی نمیاره تازه برا رفلاکسی ها خیلی خوبه چون بچه ها طبق غریزه دوس دارن می...

بچه شون که رفلاکسی نیست بگیم خوبه براش

بعدم چرا ، سیری میاره. بچه احساس سیری کاذب میکنه
اینو خوندم که میگم

1399/08/10 12:06

پاسخ به

اها چ خوب پسر منم رفلاکس پنهان داره بردم دکتر ازمایش نوشت ولی ندادم دلم نیومد قرصم فاموتیدین داد ی ر...

خب آره پوزیشن های مختلف رو امتحان کن حالت های مختلف شیر بده

1399/08/10 12:10

پاسخ به

مهسا شتریه که در خونه همه میخابه? هااا نمیدونم ضرب المثلو درس گفتم یا نه

فعلا ک در خونه نخوابیده رومون خوابیده نمی‌ذاره نفس بکشیم?????

1399/08/10 14:14

پاسخ به

اینکه بچت رفلاکس داشته باشه مریض باشه همش تو اذیت باشه هیچ ربطی به مهارت مادر نداره اینکه خونه شوهر ...

مهارتی که میگم در برقراری ارتباط بود با همسر یا فرزند
وگرنه رفلاکس و بی پولی و دخالت های دیگران که بحث های جداست

باز هم نظر من برای شخص خودم اینه که اوناهم نیاز به مهارت داره
مهارت صبر کردن
مهارت اولویت بندی کردن
مهارت اینکه اجازه ندی کسی حالتو بد کنه با حرفاش
مهارت اینکه بلد باشم چطور با کم و زیاد های روزگار بسازم ولی همش خوشحال باشم


همه تو زندگیشون مشکل دارن چه مجرد چه متاهل فرقی نمیکنه

1399/08/10 14:18

پاسخ به

ترس چرا اخه مگه من ناخواسته بودم ?

شما رو نمیگم اونایی که مث من خودشونووخراب کردن که دومی رو حالا حالاها نیارن .تو عاشق بچه بودی خودتم خواستی وآوردی به خودت نگیر عزیزم ?

1399/08/10 14:23

وااای دیشب از مااشین پیااده شدیم یهو آوا چن باار دستاشو وا کرد نفس عمیق کشیذدددانقد تررسیدم
انگار نفس کم اورده بعد سوار مااشین شدم خوب بوودیعنی برا چی بود؟؟
حالت تررسم بود
اما اخه ترس باشه برا چی تررسید؟؟

1399/08/10 14:58

پاسخ به

اشکال نداره بخدا هر چیزی رو‌جدی نگیرید بچه ها یه وقتایی کارای عجیب میکنن

ببین بعد 11 ماااااه رفتم بیرون خررید
وقتی اینطوری شد من اصلاااا هیچی حاالیم نشد
هی همسرم میگف این کتونی خوبه هااا
من داشتم بچه رو نگااه میکردم
قلبم هزارتا میزد
اخرم گفتم نه هیچکدوم خوب نیس
اومدیم تو مااشین دیدم خووووبه عاادیه

1399/08/10 15:01

نه بابا پسر منم همینه میخان فرار کنن??

1399/08/10 15:32

پاسخ به

مائده رفت؟ ?

ااره توی اعضا نیست

1399/08/10 15:39