نونهالان تلگرام

0 عضو

پاسخ به

اها راس میگی خدایی کارش زشت بود حق باتویه من عذر میخوام یادم نبود?بگو برنج و مرغ و رب هم بگیرن سلیت...

دیوس??????

1398/09/06 19:12

پاسخ به

ببین اگر ادم بدونه ندارن میگه عب نداره ولی وقتی میبینی ب هزارتا خوشی میدن و یکسر به این طرف اون طرفن...

افرین بخدا همچین به شکمشون میرست

1398/09/06 19:12

ن

1398/09/06 19:12

پاسخ به

تصویر

جان جان فرشته کوچولو??

1398/09/06 19:12

پاسخ به

دلم پره خواهر

کون لق همه سیلا

1398/09/06 19:12

زری

1398/09/06 19:13

جان

1398/09/06 19:13

گفتم ترنجبین بگیره

1398/09/06 19:13

یه چسه گرفته

1398/09/06 19:13

بفرستم خندت میگیره

1398/09/06 19:13

پاسخ به

یه چسه گرفته

میخواس نگیری ازش

1398/09/06 19:13

منم میوه که اورد نیاوردم

1398/09/06 19:13

بهش میگفتی اینا ب کجام جا کنم خو

1398/09/06 19:13

فک کنم دو کیلویه

1398/09/06 19:13

????

1398/09/06 19:13

????

1398/09/06 19:13

گفت خاله گفته بیایم بچه رو ببینیم

1398/09/06 19:14

گفتم حس خونه تمیز کردن ندارم

1398/09/06 19:14

پاسخ به

گفتم حس خونه تمیز کردن ندارم

خدایی???

1398/09/06 19:14

بخدا

1398/09/06 19:14

هیچی نگفتن

1398/09/06 19:14

گفتم بچه نمیزاره

1398/09/06 19:14

خونمم ریختو پاچ بود اومدن

1398/09/06 19:14

جم نکردم

1398/09/06 19:15

پاسخ به

هیچی نگفتن

پدرشوهرم گفت اره ولش کن نمیخواد

1398/09/06 19:15