پاسخ به ها از ننش بگو سیلا
جاریم حرف شد برا دلوای چند هفته پیش بعد گفت اره خاله تعریف کرده گفته شما ب جلال گیر دادی چرا خواهرات هی لباس بخرن من نخرم منم میخوام بعد الهه ازونطرف صداش دراومد ننش ازینطرف ک چرا رو جلال فشار بیاره و ازی حرفا
منم کل داستان رو گفتم و بعد گفتم من اصلا نگفتم لباس میخوام خالت مثلامکه رفته چرا دروغ و خبرچینی میکنع اخه
زرا الان خواهراش فک میکنن من حسکدم ب هرچی اونا بپوشن غبطع میخورم خداشاهده من ازین اخلاقا ندارم
1398/08/28 15:55