نونهالان تلگرام

0 عضو

دمشون گرم

1398/09/01 18:52

پاسخ به

دیگه ظرفارو گفتم برید پای ظرفشویی بشورین.خودشون شستن

مرد بودن

1398/09/01 18:56

پاسخ به

مرد بودن

اره حسین و دوستش شستن?

1398/09/01 19:02

پاسخ به

اره حسین و دوستش شستن?

والا خوش بحالت

1398/09/01 19:14

???

1398/09/01 19:24

سارا خودش نیس

1398/09/01 19:24

غیبه

1398/09/01 19:24

ازعلی ترسیدع گوشیشو زیر بالشتش قایم کرده

1398/09/01 19:25

ننه سید زتگ زده

1398/09/01 19:25

شب بیا اینجا داییت مخاد بیاد

1398/09/01 19:25

خواهرشم ک اونجا پلاسه شب نیس معلوم نی کجا میره گفته فقط داداشت هس تو هم بیا زشته

1398/09/01 19:25

پاسخ به

خواهرشم ک اونجا پلاسه شب نیس معلوم نی کجا میره گفته فقط داداشت هس تو هم بیا زشته

میری حالا

1398/09/01 19:26

منم گفتم بیکار نیستم داییت هروفت هرجا بیاد ما هم باید باشیم

1398/09/01 19:26

خوبه ننت یکریز پشتش همه جا بد میگه

1398/09/01 19:26

باز ننش دوباره زنگ زده

1398/09/01 19:26

چیشد میای

1398/09/01 19:26

اینم گف ن بازار داریم

1398/09/01 19:26

باز میگه خو بعد بازار بیاین

1398/09/01 19:26

بیا فقط بیا

1398/09/01 19:26

دخترتو بگو بشینه خوته من چرا بیام

1398/09/01 19:27

ن

1398/09/01 19:27

مارو ب جون هم میندازه

1398/09/01 19:27

خیلی مادر بودی میگفتی پارچه بیاده زنت بخاطر تو براش لباس بدوزم

1398/09/01 19:27

منم باجلال دعوا کردم گفتم ن لباس میخوام ن کفش مسخره ب کسی چ من چی دارم چی ندارم

1398/09/01 19:28

زرا باز تا وارد شم چشمشون ب منه ک چی تنمه

1398/09/01 19:28