ولی مادرشوهرم خوبه .یکم زبونش انگار نیش داره ینی لحن حرف زدنش خوب نیس قدیمیه 67 سالشه . دوسش دارم در...
خوشبحالتون
من هرچی دارن دادن ب جاریم
خوشبحالتون من هیچ خیری ازشون بهم نرسیده
والا شوهرم خودش ساخته بعدش گفتن شما برین زیر زمین خواهرشوهرم ک جدا شده بره بالااا منم قبول نکردم گفتم خونه خودمو میخام
1398/09/01 19:43نرفتم زیر زمینشون
1398/09/01 19:43والا شوهرم خودش ساخته بعدش گفتن شما برین زیر زمین خواهرشوهرم ک جدا شده بره بالااا منم قبول نکردم گفت...
?????
1398/09/01 19:43خوب کردی این دوره خونه مفت گیرت اومد باید بری توش
1398/09/01 19:43خوشبحالتون من هرچی دارن دادن ب جاریم
ن مادرشوهرم سبزی میگیره میشوره ریز میکنه تفت میده ب دخترا و عروساش میده بزور .هرجی ک بخره ی دره شده ب همشون میده .
میگم مادرشوهرم خوبه الانم هی میگ زودتر بیایین بسازین خونتون
خوب کردی این دوره خونه مفت گیرت اومد باید بری توش
من کل طلاهامو فروختم تا این طبقه بالا کامل بشه حالا اینا میگن بده به خواهرت
1398/09/01 19:44من ک هرچی دارن برا جاریمه
1398/09/01 19:44?
1398/09/01 19:44من کل طلاهامو فروختم تا این طبقه بالا کامل بشه حالا اینا میگن بده به خواهرت
همه چیش سلیقه خودته؟
1398/09/01 19:44همه چیش سلیقه خودته؟
بله
1398/09/01 19:45والا شوهرم خودش ساخته بعدش گفتن شما برین زیر زمین خواهرشوهرم ک جدا شده بره بالااا منم قبول نکردم گفت...
الان کجایی .؟چ بد وقتی شوهرت خودش ساخته باز نزاشتن
1398/09/01 19:45ن مادرشوهرم سبزی میگیره میشوره ریز میکنه تفت میده ب دخترا و عروساش میده بزور .هرجی ک بخره ی دره شده ...
من تاالان ی بسته سبزی بهم نداده بقران
1398/09/01 19:45بگو ی کم رب
1398/09/01 19:45ولی طوری نشه ک بعدااا کل کار مادرشوهرتو بندازن گردنتون خودشونو بکشن کنار یجوری نباشه ک بعداا بگن وظی...
نه بابادیگه اینجوری نیست...من خیلی ارومم کاری ب کارشون ندارم ولی یه حرفی پیش بیاد ک بهم بربخوره بهشون میگم..همیشه هم طوری رفتارمیکنم ک وظیفم نیست فقط دارم لطف میکنم
1398/09/01 19:45من کل طلاهامو فروختم تا این طبقه بالا کامل بشه حالا اینا میگن بده به خواهرت
نهههه
1398/09/01 19:45نه بابادیگه اینجوری نیست...من خیلی ارومم کاری ب کارشون ندارم ولی یه حرفی پیش بیاد ک بهم بربخوره بهشو...
افرین
1398/09/01 19:45من خنگم
1398/09/01 19:46خیلی
1398/09/01 19:46الان کجایی .؟چ بد وقتی شوهرت خودش ساخته باز نزاشتن
الان اومدم یه شهر دیگه تا تک پسرشون ازشون دور باشه عقل بیاد تو سرشون
1398/09/01 19:46چی بپوشم برم مهمونی
1398/09/01 19:46من کل طلاهامو فروختم تا این طبقه بالا کامل بشه حالا اینا میگن بده به خواهرت
نه اصلا قبول نکن..بگوخونه خودمومیخوام...بازبون خوش برو حلو نشد با زور...
1398/09/01 19:46افرین
?
1398/09/01 19:47الان اومدم یه شهر دیگه تا تک پسرشون ازشون دور باشه عقل بیاد تو سرشون
حالا میخوا بری یزد درسته؟
1398/09/01 19:47نه اصلا قبول نکن..بگوخونه خودمومیخوام...بازبون خوش برو حلو نشد با زور...
اصلا قبول نمیکنم خونمه مگه میتونن بهم ندن الان خودشون پشیمون شدن
1398/09/01 19:47اقدام بعداز سقط دنیای متفاوت
30 عضو
این بخش در حال طراحی می باشد