یزد زندگی میکردم چندسال خر شدم گفتم تو تنهام منو ببر پیش فامیلام اوردم بندرعباس
2سال دارم اینجا زندگی میکنم یه از فامیلا نیومد بهم سر بزنه دوبار تو این شهر سقط کردم هیچکس بدادم نرسید
وقتی خونم یزد بود همشون پلاس بودن خونمون همین ک اومدم تو شهرشون خودشونو کشیدن کنار ?خیلی خریت کردم
1398/08/30 18:44