گفتم نمیرم باید بستریم کنی.

پاسخ به

رفتم بیمارستان 3 چهار ساعت دیگه گف گفته بودم 2 ساعت دیگه معاینه کرد شده بود 3 سانت فقط?

هوف

گف نمیشه وفلان .گفتم بابا شنیدم از وقتش میگذره تو شکم دسشویی میکنن میخورن دور از جونتون از بین میرن.

گف مگه نامه داری

نامه دکترمو بهش دادم زنگ زد دکترم اونم گف اره بستریش کنید

خلاصه بستری شدم و دوباره ورزش و هزار داستان تااا شب

شبم هی معاینه ولی اخرم خودش کیسه ابمو پاره کرد

پرستاره میومد هی میگف دختر بعد تو اومدن زاییدن تو هنو اینجایی ?

میگف شوهر بیچاره ات تو سالن بجا تو 3 چهار تا زایید بدو دیگه منتظره

خلاصه من با اب شکممو دردمو کمتر میکردم واقعا اروم میشدم ولی نفس کم آوردم من کمک کردن رفتم رو تخت تنفس گذاشتن برام دقیقا قبل اذان حس کردم زورم میاد داد زدم وای اینجوری شوم گفتن نترس .
همه تجهیزات و کامل کردن و روشا رو بهم گفتن و گفتن زور بزن

سه چهار تا زور زدم اومد و دیگه تموم?

????

ارامش محض ‌وای مدیم وقتی فسقلیت داغ داغه و بعد اینهمممه انتظااار میذارنت رو شکمت واقعا حس معرکه ایه

بعدم که بردن سمت راستم رو یه تخت کوچیک که پاشو مهر میزن و یه سری کارا مثل وزن و قد و دور سر و....
هی نیگا نیگا میکردم بتونم ببینمش ولی مگه اشکم اجازه میداد

دکترم میگفت خوشم میاد بخودت تکمیل رسیدی اومدی?

بعد نیم ساعت که اونجا موندم یکم حالم جا اومد و شیرش دادم مامانمم اومد و تا اومد گفت کپی بچگیای خودته .منتقل شدم بخش

اونموقع زردی داشت قرمز و پف پفی .ولی الان عین ماهه جنتلمنم ?

خداروشکر تموم شد.ایشالا شمام بسلامتی تموم بشید

پاسخ به

دکترم میگفت خوشم میاد بخودت تکمیل رسیدی اومدی?

?اره

پاسخ به

خداروشکر تموم شد.ایشالا شمام بسلامتی تموم بشید

خداروشکر عزیزم که بسلامتی زایمان کردی
قربونت برم انشالله ❤❤

پاسخ به

ارامش محض ‌وای مدیم وقتی فسقلیت داغ داغه و بعد اینهمممه انتظااار میذارنت رو شکمت واقعا حس معرکه ایه

وای دلم خواسست?

انشالله منم طبیعی زایمان میکنم و راحت

اجی دیدی بعضیا میگن بعد زایمان طبیعی چه مریضیایی گرفتن
میترسه ادم

پاسخ به

خداروشکر عزیزم که بسلامتی زایمان کردی قربونت برم انشالله ❤❤

خدانکنه عزیزم.
اره خدارو صد هزار مرتبه شکر

پاسخ به

اجی دیدی بعضیا میگن بعد زایمان طبیعی چه مریضیایی گرفتن میترسه ادم

اگه ادم خوب و تمیز مراقب خودش باشه نه چه مریضی؟