ی ماه پیشم رفتیم ب ما گفتن شام بمونین شوهرم گف باشه بریم ی دو بزنیم میاییم شام بعدش ک من رفتم حیاط ک...
واااا شام نداشت میگفت بمونین??
خاله ت میشه مادرشوهرت؟؟؟
واااا شام نداشت میگفت بمونین?? خاله ت میشه مادرشوهرت؟؟؟
بله ب من میگ بمون ب شوهرم میگ هیچی نداریم
1398/09/10 10:36
بله ب من میگ بمون ب شوهرم میگ هیچی نداریم
?
1398/09/10 10:36
چرا میرم ی ساعت بیشتر نمیشینیم تمام خاطرات تلخ گذشته یادم میاد
اگ بخوای ب گذشته فک کنی عصبی میشی بیخیال باش
اونجا هم‌ک میری اگ چیزی بگن اهمیت نده خودتو اذیت نکن اگ چیزیم ناراحتت کرد جواب بده نریز تو خودت
واااا شام نداشت میگفت بمونین?? خاله ت میشه مادرشوهرت؟؟؟
انگاری من بهش گفتم شام بزار بیام ک میگ هیچی نداریم خوبه حالا خودش گفتش
1398/09/10 10:36
اگ بخوای ب گذشته فک کنی عصبی میشی بیخیال باش اونجا هم‌ک میری اگ چیزی بگن اهمیت نده خودتو اذیت نکن اگ...
دیگ اعصبی شدم رف
1398/09/10 10:37
بله ب من میگ بمون ب شوهرم میگ هیچی نداریم
شاید میخواسته خودتون یچی میخزیدن برا شام
1398/09/10 10:37
از این تعارف الکیا زده بوده
خدا میدونه همش پدرشوهرم میگف بمونین دیگ اخرم اونطوری گف
1398/09/10 10:37
شاید میخواسته خودتون یچی میخزیدن برا شام
دقیقا همینو میخواسته
1398/09/10 10:37
دقیقا همینو میخواسته
اره اگ قرار باشه هرکی هرجا بره خودش ببره خونه خودش میشینه
1398/09/10 10:38
ی وقتایی میشینم فک میکنم میگم بیچاره دخترا ک خودشونو حیف میکنن ک ازدواج میکنن ک حرص مادرشوهرو بخورن
اره واقعا الان باید سردرس بودیم
1398/09/10 10:39
چ باحالی تو??
فداتشم..خونه خ ش دوره اما برادر ش نزدیکه
1398/09/10 10:40
مادوبار عیدا خواهرشوهرم ارومیه ست زنگ میزد التمای میکرد بیاید میرفتیم هیچی نداشت همش خودمون شام وناه...
وای خاک عالم بر سرش???
1398/09/10 10:40
بچه ها چند سالتونه؟
22
1398/09/10 10:40
بچه ها چند سالتونه؟
22
1398/09/10 10:40
وای خاک عالم بر سرش???
فقط چشمشون به دست شوهرمنه ندید وبدیدا
1398/09/10 10:41
چرا دیر ب دیر میری خونشون
چون حوصله بحث و دعوا ندارم
1398/09/10 10:41
پاتوق دوستانه
جمعمون رفاقتیه .. اقدامی هااا وباردارای عزیز وارد شن. هرعزیزی که وارد میشه لطفا عکس دستشو ب دو حالت بفرسته ممنون..
2 عضو
