مامان های انزلی و رشت

112 عضو

کدوم

1398/10/02 15:34

نه

1398/10/02 15:34

مامانهای آینده گیلان

1398/10/02 15:35

اره اره?

1398/10/02 15:35

پاسخ به

نه

عه! فک کردم بارداری. ببخشید

1398/10/02 15:35

فک کردم گروه ها رو قاطی کردم??

1398/10/02 15:35

????خواهش میکنم

1398/10/02 15:35

اقدامی؟

1398/10/02 15:35

اوهوم 7ماهه

1398/10/02 15:36

عزیزم.... انشاءالله این ماه

1398/10/02 15:37

توسل کن به علی اصغر

1398/10/02 15:37

انشاا... دعاکن برام

1398/10/02 15:37

چه گروهیه همه ادمین هستن?

1398/10/02 15:38

??????

1398/10/02 15:38

پاسخ به

انشاا... دعاکن برام

نی نی منو علی اصغر بهم داده

1398/10/02 15:38

مراسم شیرخوارگان رفتم دستم گذاشتم رو شکمم براش لالایی خوندم. از علی اصغر خواستم نی نی بده بهم اسمش از ائمه بذارم
چند روز بعدش پریود شدم. دقیییییقآ سر وقت سرساعت!! درحالی که من 1ساله تنبلی تخمدان گرفتم!!! هیچوقت به موقع نمیشدم.
قلبم وایساد از ناراحتی حتی چند روز بعدش بیبی چک زدم منفی بود

1398/10/02 15:40

ماه بعد 6روز عقب افتاد
بیبیچک زدم پرررررررنگ
قبولش نکرد
یکی دیگه گذاشتم به شوهرم هم گفتم اونم گفت از کجا معلوم بارداری من به یه تیکه پلاستیک که روش جیش میکنید اعتماد ندارم

1398/10/02 15:42

رفتیم ازمایشگاه بتام خیلییییی بالابود
ترسیدم خارج رحمی یا پوچ باشه
بعدش که سونو رفتیم فهمیدم 6هفته م هس

1398/10/02 15:42

پاسخ به

مراسم شیرخوارگان رفتم دستم گذاشتم رو شکمم براش لالایی خوندم. از علی اصغر خواستم نی نی بده بهم اسمش ا...

خوشو ب سعادتت گلی ????????????

1398/10/02 15:42

یعنی فردای شیرخوارگان تشکیل شده بوده
پریودم هم پریود نبوده، خون لکه گزینی بوده

1398/10/02 15:43

پاسخ به

رفتیم ازمایشگاه بتام خیلییییی بالابود ترسیدم خارج رحمی یا پوچ باشه بعدش که سونو رفتیم فهمیدم 6هفته م...

بااون نی نی توشکمت ک ازعلی اصغر گرفتی الان برام دعا کن تروخدا منم حاجت روابشم???????

1398/10/02 15:44

ببین..... من با خونریزی و بیبی چک منفی مامان شدم! به خدا توکل کن و بنده های برگزیده ش

1398/10/02 15:44

پاسخ به

بااون نی نی توشکمت ک ازعلی اصغر گرفتی الان برام دعا کن تروخدا منم حاجت روابشم???????

میخواستم از گروه لفت بدم، ولی میمونم تبریک بارداریت بدم بعد میرم

نی نیم سید هس، خدا رو به جدش قسم میدم مامان بشی

1398/10/02 15:45

من طاقت تحمل و صبوری رو نداشتم، از خدا میخواستم منو با انتظار امتحان نکنه. فوری نذر کردم اسمش از ائمه بذارم

1398/10/02 15:46

پاسخ به

جدی میگی تروخدا اشکام داره میریزه?????????سید چی هست

منم اشکم دراومد عزیزم، متوجه نشدم "سید چی هست" یعنی چی؟

1398/10/02 15:47