خب پس بذار شوهرت کارا رو انجام بده، اگه دوس داشت کمک داداشش میکنه

شوهرم جلو خواهرش ک کمک من نمیکنه

پاسخ به

خدا کنه یه شوهر خوب گیرش بیاد از این بلاتکلیفی در بیاد گناه داره بابا بره سر خونه زندگیش راحت بشه

آره واقعا خیلی سخته، خدا کمکش کنه

ولی من خیلی خنگم

چراا

این خواهرِ مثلا میخاد بیاد اینجا ک من حامله ام بهم رو نده خودمو لوس کنم

اونوقت من دلم میسوزه

چند روز پیش خوهرا کلا شام خونمون بودن.یکی از خواهرا ظرفا رو شست

بعدش گفت ای بابا لباسم خیس شد منم با خنده گفتم خب دفعه بعد بهت پیش بند میدم???

حالا این اومد وسط با خنده میگه دیدی پرو شد?

پاسخ به

حالا این اومد وسط با خنده میگه دیدی پرو شد?

تو هم پررو تر باش

هیچ وقت خونمون کار نمیکردن حالا یه بار چون حامله بودمکارا رو کردن.
حالا ب این کوچیکه هر چی میگفتم میپیچوند ب زور کمک کرد.منم دیگه دعوتشون نمیکنم

دیگه دعوت نمیکنم

من گفتم حالا اینا ک دیگه پدر نادر ندارن برن خونش دور هم جم شن بیان اینجا.گفتم لابد خودشون شعور دارن ک کارا رو بکنن

ولی دیگه دعوتشون نمیکنم.میدونم یه بار کمک کردن دیگه نمیکنن.مه خودم زیاد رو دادم

فک میکنن وظیفه اس

??چقد تاکید کردم رو دعوت نکردن?

از بس ک هه کارا رو خودم کردم هم خونه خودم هم دوران نامزدی خونه مادر شوهرم.اینا خوردن و من جم کردم توقعشون زیاد شده

منم الان هورمونام بهم ریخته????حوصله شونو ندارم

پاسخ به

شوهرم جلو خواهرش ک کمک من نمیکنه

پس هیچ کدوم کار نکنین گشنه بمونین? خودش میره
الکی ام عداب وجدان نگیر هرکی باید بفکر خودش باشه والا وقتی اون به فکر تو نیست تو چرا غصه اونو بخوری

پاسخ به

منم الان هورمونام بهم ریخته????حوصله شونو ندارم

سنتم نسبت به اونا کمه سو استفاده میکنن

پاسخ به

سنتم نسبت به اونا کمه سو استفاده میکنن

مثلا ب خیال خودشون رو نمیدن و یا عادت نمیدن

پاسخ به

پس هیچ کدوم کار نکنین گشنه بمونین? خودش میره الکی ام عداب وجدان نگیر هرکی باید بفکر خودش باشه والا ...

موافقم.من الان فقط باید فکر خدم باشم.وقتی کسی ب فکرم نیس

اصلا چرا اون نباید ب این فکر کنه ؟؟؟؟ک این الان حامله اس من کجا برم.
اخه نیس ک همش خونه باشم وفتی حال ندارم میرم خونه مامانم اصلا دس ب هیچی نمیزنم هیچ کار نمیکنم حالا این بیاد من ازش پذیرایی کنم

?اعصابمو خورد کرد.
حالا خودش یذره دل پیچه بگیره میگه تیر خوردم هیچ کار نمیتونم بکنم