پاسخ به

شیرخشک دادم بدتر شده دیگه سینه م رو نمیگیره

اصلا؟؟؟؟؟

پاسخ به

اصلا؟؟؟؟؟

نه فقط وقتی که تازه بیدار شده یا شبا که خوابه

از قبل هم زیاد درست حسابی نمیگرفت نمیدونم‌چرا
شیرم کم بود چی بود که نمیگرفت

الان دیگه بدتر

پاسخ به

از قبل هم زیاد درست حسابی نمیگرفت نمیدونم‌چرا شیرم کم بود چی بود که نمیگرفت

شیرت کم بوده
پریا تو این مدت چکاپ نبردیش بگن وزنگیریش کمه شیر خشک کمکی بده؟

چرا هر ماه بردم
دکترش میگفت وزنش خوبه
منم فکر میکردم لابد شیرم خوبه دیگه
البته بگم تو روز خیلی زیر سینه م میومد

پاسخ به

الان دیگه بدتر

اشکال نداره
3ماه شیر مادر کامل خورده دیگه
ازین به بعدم کنار شیر خشک میخوره

پاسخ به

اشکال نداره 3ماه شیر مادر کامل خورده دیگه ازین به بعدم کنار شیر خشک میخوره

اصلا یه جوری ناراحتم که انگار خدایی نکرده بچه م مریضه
نمیدونم چرا

پاسخ به

چرا هر ماه بردم دکترش میگفت وزنش خوبه منم فکر میکردم لابد شیرم خوبه دیگه البته بگم تو روز خیلی زیر س...

پس مثل همون فامیل ما بودی
ما یه مهمونی با اینا بودیم
خانمه کلا تو اتاق بچه زیر سینه بود میزاشت زمین نا اروم بود
بعد چند ماه قبول کرد شیرش کمه شیر خشک داد
بچه ش شیشه نمیگرفت حالا
دیگه با مصیبت بزرگش کرد الان نزدیک یک و نیم سالشه انقدر ماشالا خوبه
باز خوبه بچه تو شیشه رو قبول کرده

پاسخ به

اصلا یه جوری ناراحتم که انگار خدایی نکرده بچه م مریضه نمیدونم چرا

من که چند روز گریه کردم اون اولا
باورم نمیشد نمیتونم به بچه ها شیر بدم
همش خودمو سرزنش کردم
ولی مامانمو و شوهرم کلی ارومم کردن
مامانم میگفت خودتم 6ماه بیشتر نخوردی
داداشت یه ماه خورد
الان خیلیا اینطورن شیرشون یا کم شده یا نمیاد اصلا
من دقلوهام نکه زود دنیا اومدن خیلی ضعیف بودن
فکشون حال مک زدن نداشت با کاپ شیر میدادیم
که وقت گیر بود واقعا بعد که شیرم کم شد دیدیم باید فکر چاره باشیم نمیشه که همش با کاپ داد شیشه دادم
اونام دیگه سینمو نگرفتن

پاسخ به

اصلا یه جوری ناراحتم که انگار خدایی نکرده بچه م مریضه نمیدونم چرا

ناراحت نباش
غصه ام نخور
با این بیخوابیا و خستگیا چه انتظاری از خودت داری

عزیزم مرسی دلداریم میدی
آره منم واقعا حالم بده
اصلا نمیتونم قبول کنم که شیرم رو نمیخوره
حالا یه چند روز تلاش میکنم تغذیه و اینا
اگه شد چه بهتر
اگه نه هم کههیچی دیگه

پاسخ به

عزیزم مرسی دلداریم میدی آره منم واقعا حالم بده اصلا نمیتونم قبول کنم که شیرم رو نمیخوره حالا یه چند ...

آخه میدونم حالتو
بچه های من نمیتونستن سر سینه مو بگیرن دهنشون خیلی کوچیک بود روزای اول
واسه اینکه شیرم قطع نشه
من چقدر شیرافزا خوردم
1میلیون دادم شیردوش خریدم میدوشیدم با قطره چکون میدادم
چقدر صبح و شب زیر اب گرم ماساژ میدادم
چقدر از درد سینه اذیت شدم
کلی گرمیجات میخوردم
باکمک مامانمو و شوهرم بچه هارو بزور میگرفتم زیر سینه جیغاشونو گوش میدادم
تسلیم نمیشدم باورم نمیشد
همیشه از تصور شیردهی به نوزاد حالم خوب میشد
باورم نمیشد نمیتونم تجربه ش کنم و لذت ببرم
ولی چه میشه کرد نهایتا نشد که نشد

و میدونی درد اصلیش کجاست؟!!!
وقتی دیگران با یه نگاه عجب مادر ظالمی هستی لابد بخاطر راحتیه خودت بهش شیر ندادی بدون اینکه بدونن تو چی کشیدی بهت بگن عه ؟ شیرخشک میخوره؟!!!
?

پاسخ به

بچه های من 3هفته زود دنیا اومدن آرزو و دوقلو هستن همیشه قد و وزنشون نسبت به بچه های همسنشون کمتره

اره اره میدونم برادر راده منم همین بود
زنداداشم و عمه ام باهم باردار بودن
ک عمم یه بیست روز زودتر از زنداداشم باید زایمان میکرد اما زنداداشم زود زایمان مرد با اینکه بچه اس کوچیکر تر بود تما رودتر دنیا اومده بود و ینش بزرگتر بود اما رسد و وزنش کمتر
ولی الان قد و هیکلش از دختر عمم بزرگتره ماشالله

پاسخ به

آخه میدونم حالتو بچه های من نمیتونستن سر سینه مو بگیرن دهنشون خیلی کوچیک بود روزای اول واسه اینکه شی...

واااا بخاطر راحتی خودت بهش شیر خشک میدی دیگه چیه والا شیر خشک که سخت تره نصف شب باید پاشی درس کنی سینه که باشه هر لحظه اماده میذاری دهن بچه

آره تو بچگی مخصوصا ماه های اول که بچه ها کلا چندصدگرمن نشون میده خودشو
بعدا بزرگتر که شدن پر میکنه

پاسخ به

واااا بخاطر راحتی خودت بهش شیر خشک میدی دیگه چیه والا شیر خشک که سخت تره نصف شب باید پاشی درس کنی سی...

تو ام بیداری؟?
چه میدونم والا کسی که بخواد حرف بزنه میزنه

همین الان صدرا میخواست پاشه از خواب تا برم درست کنم بیام صداش درومد کلی گریه کرد
اگه سینه میخورد که همون موقع میدادم دهنش

اره دقیقا

پاسخ به

تو ام بیداری؟? چه میدونم والا کسی که بخواد حرف بزنه میزنه

دهتر یاعت دوازده خوابید من خواب ندارم

الان بش شیر میدم و میخوابم

صدرا از 10 خواب بود
دوروزه شیرشونو کردم 3ساعت یبار
فاصله شیر خوردنسون بیشتر شه قبلا 2ساعت بود
خودم نمیدونم چرا خوابم نمیبره حالا

خوبه ک شماها قبول کردین شیر خشک بدین دوستم راضی نمیشد دکترشم بچه رو وزن نمیکرد بعد یه ماه تخر بهش گفتم چرا بچه ات اصلا شبیه اولاش نیس چرا لاغر تره بزو یه دکتر دیگه مگه میشه بچه رو وزن نکنن
فک کن بچه اش 3600بدنیا اومد و بعد از 40روز 3400وزنش بود
دکتر جدیدش گفت فقط دعا کن بلایی سر بچه نیاورده باشی
ازمایش داد ک خدارو شکر سالم بود
بچه این 40روز یه سره گریه میکرد و نمیخوابید

هر چیم بش میگفتیم شیرت کمه بهش بر میخورد

اول بار ک بهش شیر خشک داد بچه سه ساعت خوابید