مادران بهمن ۹۷ 🤰💟

166 عضو

پاسخ به

دور شکمشه عزیزم بچه ات ی کم ریزه میزه هست منم اینقدر اختلاف داشت دکترم گف ریزه میزه هست بچه ات

ننه ش بمیره واس چی لاغرع ?
من ک همش میخورم

1397/09/08 17:08

یه سوال دارم من امروز رفتم سونو 29 هفته بودم سونو گفت جنین یه هفته درشت تر از سنشه مایع امنیوتیک بیشتر از حد طبیعی بوده ...از شما کسی اینجوری نیست

1397/09/08 18:48

پاسخ به

سراونم خیلی چیزا دلم میخواستتت

در حد مزه کردن بخور تو دلت نباشه

1397/09/08 19:19

پاسخ به

با رژیم تنها سختره من با انسولینم باز از دستم در میره گاهی?

خیلی حواسم هست فقط برنج میخورم چون سیر نمیشم

1397/09/08 19:22

سلام بچه ها کیا ساک بیمارستانشونو آماده کردن تو ساک بچه چی باید باشه

1397/09/08 20:01

ی دست یا دودست لباس برا نی نی،رکابی،استین کوتاه،استین بلند،شلوار،جوراب،کلاه،دستکش،پمپرز،شیردوش،پتو دورپیچ،خشک کن برا پای نی نی،براخودتونم پوشک،شرت،لباس بلند،وسایل ارایش

1397/09/08 20:10

ن گلی سونو34،38هفته دارید

1397/09/08 20:12

پاسخ به

اه اه مادرشوهرم زنگید گف شامو بیارید اینجا من تنهام خواهر شوهرمینا هم اونجان ?غذام واس 4نفر بود

خودت شامتو بخور بعد برو

1397/09/08 20:39

پاسخ به

میگم اونباری گفتی فشار داری پنیرم دوست داری نمیتونی بخوری تو ذهنم‌مونده‌.من امشب شوهرم یه پنیری گرفت...

اخه پنیر اصلش با نمکه چجوری نداره عین این نوشابها بدون قند روش میزنن ولی نمیشه اعتماد کرد

1397/09/08 21:35

پاسخ به

عه نمیدونم چرا انقدر کم خون شدم

ازمایشم فرستادم برامامام میگ خیلی کم خونی گفت روزی دوتا قرص بخورم

1397/09/08 22:02

خوبی نرگس جونم

1397/09/08 22:16

دیگه همه تون نرین

1397/09/08 22:22

پاسخ به

بلاخره یکاری باید کنی یکی رو واسطه کن باهاش حرف بزنن چرا از زندگیش سرد شد هدفش چیه

مادشوهر عوضیم بعد اینکه شوهرم از خونش منو تو شهر غریب انداخت بیرون اونم شب عاشورا انقباضام شروع شده بودند مامان و بابام اومدند دنبالم منو بردند بیمارستان بستریم کردند بعد دوروز از بیمارستان اومدم خونه مامانم .شوهرمم مجبور شد بیاد سر کار بعد دوروز اومد و یه سری بمن زد خونه مامانم کلیدو بگیره فهمید حالم خیلی بده مادرش فورا زنگ زد به پسرش کجایی چیکار میکنی . بعد اونم گفت حالم خیلی بده گفت بیا باهاش صحبت کن . گوشیو داد دستم که مثلا حالمو بپرسه بهم میگه چیشده ؟ چرا اینطور شدی ؟ بهش گفتم شما که باید خوب باخبر باشی . گفت من خبر ندارم . بهش گفتم پس اینطور و قطع کردم گوشیو روش . بعد اینکه شوهرم اومد خودم باهاش اشتی کردم‌گفتم بزار مادرش بسوزه . دو هفته نرفت پیش مامانش باز سرکارش بهش زنگ میزد مجبورش کرد بره ازون ببعد یه ثانیه هم روز تعطیل خونه نمیمونه . چه شب چه روز

1397/09/08 22:56

پاسخ به

خیلی دلم گرفت ملیحه امیدوارم شوهرت زود به خودش بیاد وبفهمه داره چکار میکنه وروزای خوبی در انتظارت با...

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ، دل بشود
????

1397/09/08 23:55

نه عزیزم منکه استراحت مطلقم

1397/09/09 00:46

مادر شدن تا بچرو میدن بغلت همه چی یادت میره حس مادر به سز یا طبیعی نیس که

1397/09/09 01:15

پاسخ به

ینی من سز بشم بهتره؟

کسی نمیگه سز بهتره اتفاقا طبیعیم خوبه اما بستگی به شرایط بدن هرکسی داره

1397/09/09 01:20

پاسخ به

فدات شم?

بوسمم بکن?

1397/09/09 01:34

ارهعع

1397/09/09 01:43

همه چیو به تخمتون میگیرن

1397/09/09 01:47

پارچ اب نیست

1397/09/09 01:57

پاسخ به

بهاره خوبی

فدات شم ملیحه جان هم خودم خوبم هم دخترم
تو خوبی عزیزم?
نینی گلت خوبه

1397/09/09 03:24

پس چرا برا من حساب کتاب نداره?

1397/09/09 09:30

سلام مگ شماهاخواب ندارید این همه میحرفین?

1397/09/09 10:58

پاسخ به

همیشه سره خانواداش بحث داریم گاهی واقعا حالم از همشون بهم میخوره?

بی خیال خانواده بابا،زندگی زهرخودت کنی بخاطر دیگران

1397/09/09 12:01