ماه رمضون بود، دیر شده بود
منو این مونده بودیم اموزشگاه
در اومدم برم خونه گفت ماشین هس برسونم
گفتم مرسی
گفت بیا برسونم دیره ماشینم نیس
خلاصه سوار اولدوم
گفتم دنبال ماشینم
گفت من نمایشگاه دارم شمارتو بده ماشین خوب افتاد میگم
شب اومدم اس داد و...
کلا دو هفته حرفیدیم
خودمم نمیدونم چی شد عقد کردیم زود
من خواستگاریم چوخیدی میگفتم نمیرم
به این نه نگفتم
1399/01/11 02:16