یه خاطره تعریف کنم من کوچیک بودم تقریبا میشه بگی 3 سالم بود رفته بودم خونه همسایه طبقه بالایمون مهمون داشتن یه پسر بچه داشت مهمونشون جلوی من بچشو عوض کرد من گریه کنان امدم پایین که من آنتن میخوام منظورم اون دودلش بود مامانمو تا پشته بوم بردم میگفتم این نه بردمش گفتم این منظورمه مامانم گف این پسره تو دختری گیر داده بودم من کی پسر میشم میگف یه هفته دیگه😂😂
1402/08/06 01:55