پاسخ به

برامن خیلی طعنه ها میزنن خیلی یعنی هرجا برم انگاری گناه بزرگی کردم تو دلم میگم کاش اصلااااا ازدواج ن...

حتی وقتی نزنن نگاهشون یجوریه منم کشیدم اجی

مینورم ولی هزارتامریضی دیگه دارم

پاسخ به

اره میدونم خودم بعدازسه سال باردارشدم ولی انقدربارداری بدی داشتم فقط کارم گریه بود

الان بچه دارین

پاسخ به

اره میدونم خودم بعدازسه سال باردارشدم ولی انقدربارداری بدی داشتم فقط کارم گریه بود

بارداری خداییش تابچه بدنیا نیاد چقدراسترس اوره اولش میگی فقط بشه بعدمیگی سالم حالا همش نگرانی خدانکرده اتفاقی نیفته

پاسخ به

حتی وقتی نزنن نگاهشون یجوریه منم کشیدم اجی

خیلی خیلی بخدا دختر خالم یه پسر داشت یکی هم آورد اینقد میزنه میگم خدایا شکرت چی میشد بمن میدادی جفت چشام نگهش میداشتم

پاسخ به

الان بچه دارین

اره دوتا،ولی چقدسختی کشیدم اگه الان قرصارونشونت بدم تعجب میکنی هرماه یه مریضی جدیدپیدامیشه برام

پاسخ به

اره دوتا،ولی چقدسختی کشیدم اگه الان قرصارونشونت بدم تعجب میکنی هرماه یه مریضی جدیدپیدامیشه برام

چرا اخه بعدا مریضی اومد سراغت

سارینا سقط داشتی

خدا حفظت کنه بچه هاتو

پاسخ به

بارداری خداییش تابچه بدنیا نیاد چقدراسترس اوره اولش میگی فقط بشه بعدمیگی سالم حالا همش نگرانی خدانکر...

شایدباورنکنی فقط مبگفتم بارداری دوم اگه بخوادواسه مشکلی پیدابشه دورازجونش اول دختربزرگم بعدمن یه بلای سرم بیادوگرنه فردامیفته زیردست نامادری

آخه احتما مرگ دادن براخودم

پاسخ به

خیلی خیلی بخدا دختر خالم یه پسر داشت یکی هم آورد اینقد میزنه میگم خدایا شکرت چی میشد بمن میدادی جفت ...

بابا منو هم عروسم تویه دوتاواحدجدا بالای خونه مادرشوهرمیم اون دومیشم اورد شکر ک منم الان حاملم اما تاچندوقت پیش صدابچه هاش میومد یانگاه خانوادش بااینک هیچی نمی گفتن واقعا سخت بود

پاسخ به

آخه احتما مرگ دادن براخودم

?ای بابا بلادوره

پاسخ به

شایدباورنکنی فقط مبگفتم بارداری دوم اگه بخوادواسه مشکلی پیدابشه دورازجونش اول دختربزرگم بعدمن یه بلا...

بعد بارداری مشکل پیدامیشه؟

پاسخ به

سارینا سقط داشتی

یه ماه بعدازازدواج باردارم شدم ولی افتادم به خون ریزی کورتاژکردم بعدازسه سال خداساریناروبهم دادساریناهم سه سالش بوددوباره باردارشدم اونم دختر

پاسخ به

بابا منو هم عروسم تویه دوتاواحدجدا بالای خونه مادرشوهرمیم اون دومیشم اورد شکر ک منم الان حاملم اما ت...

بخدامنم تاصدای پسر جاریم میاد خیلی ناراحت میشم خواهرشوهرم الکی صداش میگنه قربون صدقه میره دل منو کباب کنه

الان میگن پسرولی نه خودم نه شوهرم دیگه بچه نمیخوایم چون افسرده شدیم

پاسخ به

یه ماه بعدازازدواج باردارم شدم ولی افتادم به خون ریزی کورتاژکردم بعدازسه سال خداساریناروبهم دادسارین...

خب

پاسخ به

الان میگن پسرولی نه خودم نه شوهرم دیگه بچه نمیخوایم چون افسرده شدیم

ولش کن دوتا دختر بسه

پاسخ به

خدا حفظت کنه بچه هاتو

ممنون عزیزم

پاسخ به

الان میگن پسرولی نه خودم نه شوهرم دیگه بچه نمیخوایم چون افسرده شدیم

خداروشکر دختر گله دیگ براچیت سلامتیت مهم تره

پاسخ به

ممنون عزیزم

نگفتین چه مریضی اومد سراغت

پاسخ به

بخدامنم تاصدای پسر جاریم میاد خیلی ناراحت میشم خواهرشوهرم الکی صداش میگنه قربون صدقه میره دل منو کبا...

انشااالله خدا دل توام شادکنه

پاسخ به

چرا اخه بعدا مریضی اومد سراغت

لخته خون توپامه احتمال مرگ دادن،بعدش اهنم دوبرابرحدنرمال،گلبول های سفیدپایین،آزمایش مغزاستخوون گرفتن ازم مشکوک به سرطان بود هرروزیه چیزی میگن دکترا

پاسخ به

بعد بارداری مشکل پیدامیشه؟

بارداری اول دیگه رفع نشدلخته خون دارواستفاده میکنم